Tuesday, 22 October 2013

گزارش ها / افغانستان

گزارش ها / افغانستان

شانزده کاندید احتمالی انتخابات، از فهرست ابتدایی حذف شد
30.07.1392
شانزده تن از کاندیدان احتمالی انتخابات ریاست جمهوری سال آینده از فهرست ابتدایی حذف شدند.
...
یوسف نورستاني رییس کمیسیون مستقل انتخابات و افغانستان پس از چاشت امروز در یک نشست خبری گفت که این افراد به دلیل موجودیت نواقص در اسناد شان نه توانستند در رقابت های انتخاباتی راه یابند.

منابع در این کمیسیون می گویند که از میان 26 کاندید صرف 10 تن به شمول زلمى رسول، اشرف غنى احمدزى، رحيم وردک، قطب الدين هلال، عبدالرب رسول سياف، نادر نعيم، قيوم کرزى، گل آغا شيرزى، هدايت امين ارسلا و داکتر عبدالله عبدالله به عنوان نامزدان احتمالی انتخابات ریاست جمهوری معرفی شده اند.

انوار الحق احدی، سيد اسحاق گيلانی، بسم الله شیر، فضل کريم نجيمی، حشمت غنی احمدزى، سرور احمدزى، حميدالله قادری، داوود سلطانزوى، عزيز الله لودين، سلمان علی دوستزاده، فاروق اعظم، خديجه غزنوی، عبدالهادی دبير، نور رحمن لیوال، داکتر داور احمد نادی و نادر احمدشاه احمدزى از جمله نامزدانى اند که از فهرست ابتدايى نامزدان رياست جمهورى حذف شده اند.
کمیسیون مستقل انتخابات می گوید تا 25 روز دیگر فهرست نهایی کاندیدان انتخابات ریاست جمهوری سال آینده اعلام خواهد شد
 
د ډاکټر زلمي رسول ټیم د افغانستان د ټاکنو خپلواک کمیسیون د څيړنې لومړنی پروسه یی بشپړ کړل او رسمآ وتوانیدل چی د ولسشمرۍ ټاکنو ته لار پیدا کړی.

تیم داکتر زلمی رسول با موفقیت، پروسه بررسی ابتدایی کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان را، تکمیل نمود و رسمآ واجد شرایط برای انتخابات ریاست جمهوری شدند.

Dr. Zalmai Rassoul's team has successfully completed the preliminary vetting process of Independent Election Commission of Afghanistan;
We are now officially eligible candidate for the upcoming presidential election
 
هند از حمایت روسیه از هند در مساله کسب موقف عضویت دایمی در شورای امنیت سازمان ملل متحد قدرادانی میکند در جهان, اخبار, سياست, روسیه, افغانستان, اسيا
21.10.2013, 22:05
تصوير: РИА Новости
هند از حمایت روسیه در مورد تحکیم موقف هند در صحنه بین ا...لمللی سپاسگذار است و به توسعه8 بعدی همکاری امیدوار می باشد. این مطلب را منموهن سینگهه صدراعظم هند در روز دوشنبه در انستیتوت روابط بین المللی مسکو اعلام داشت. او همچنان از روسیه به خاطر حمایت از هند در مساله کسب موقف عضویت دایمی در شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنان در پیوستن به رژیم بین المللی کنترول صادراتی اظهار سپاسگذاری نمود. صدراعظم هند همچنان بر همکاری نزدیک بار وسیه در اسیای مرکزی تاکید ورزید. موصوف اظهار داشت که همکاری با روسیه میتواند نقش مهم را در تحکیم صلح، ثبات و بازسازی اقتصادی افغانستان بازی خواهد کرد.
رئیس جمهور افغانستان در دوشنبه مسایل امنیت منطقوی را با همتای تاجک خود مورد بحث قرار داد در جهان, اخبار, سياست, افغانستان, اسيا21.10.2013, 13:53
تصوير: РИА Новости
حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان در جریان بازدید دو روزه خود از جمهوری تاجکس...تان در شهر دوشنبه با همتای تاجک خود مسایل همکاری تجارتی – اقتصادی و امنیت منطقوی مورد بحث قرار میدهد. در اعلامیه وزارت خارجه تاجکستان گفته شده که در مذاکرات موضوع امنیت منطقوی بعد از خروج پلان شده نیروهای ایتلاف بین المللی در سال 2014 از افغانستان جایگاه مهم خواهد داشت. قبلاً سازمان امنیت دسته جمعی در مورد کمک به تاجکستان در امر تحکیم سرحد با افغانستان و جلوگیری از فعالیت های تروریستی و تهدید مواد مخدر فیصله نموده بود.
See More

قصه های از گاندی فقید

 قصه های از گاندی فقید
رهاورد زندگی در آفریقای جنوبی و تجربه رفتارهای نژادپرستانه برای گاندی چه بود؟ اعتراض گاندی به تبعیض نژادی، چگونه او را در مسیر گاندی شدن قرار داد؟
گاندی برای اولین بار در آفریقای جنوبی بود که مبارزه خود را علیه نژادپرستی و تعصبات قومی نسبت ...به هندی ها آغاز کرد. اینجا بود که او از موضع خود به عنوان یک وکیل جوان غرب گرا دور شد تا بتواند رسوم فرهنگی و مذهبی هند را احیا کند. وی همچنین اندیشه "ساتیاگراها" (یا همان "قدرت حقیقت" ) را سرلوحه کارهای خود قرار داده و به هنگام بازگشت به وطن، آن را به عنوان سمبل خود معرفی کرد.

گاندی می گوید: «اصل عدم توسل به زور، اولین و آخرین آیه من است» آیا بدون حضور ابزار قهریه، می شود حق را احقاق کرد؟ اگر گاندی بود، درباره جنگ بشردوستانه چه می گفت؟ به نظر می سد، مداخله بشردوستانه و توسل به قوه قهریه برای احقاق حق، تئوری عدم خشونت و نافرمانی مدنی گاندی را نقض می کند.
گاندی مخالف جنگ بود. وی معتقد بود که جنگ هم شروع کننده نزاع وهم حریف را از فضایل انسانی دور می سازد. در اینجا می توان به دو نوع قدرت حقیقت و قدرت خشم اشاره کرد. به عقیده وی، احقاق حقوق تنها از طریق قدرت حقیقت می تواند صورت گیرد. در نافرمانی مدنی، فرد تمام قوانین غیرعادلانه را با در نظر گرفتن عواقب احتمالی آن زیر پا می گذارد تا توجه افراد را به بی عدالتی حاصل از این قوانین جلب کند.
See More
گاندی تعاون را بجای رقابت می گزیند. روح دموکراسی، رقابت است. آیا اندیشه گاندی، دموکراسی برمی تابد؟
دموکراسی هندی، چقدر خود را مرهون گاندی است؟
مشخصه اصلی و وجه تمایز کشور هند، داشتن بزرگترین دموکراسی در پر جمعیت ترین کشور جهان است . گاندی ...اصطلاح سواراج "Swaraj" را که به معنای "خود فرمانروایی" می باشد،بیشتر از دموکراسی استفاده می کرد . وی معتقد بود که هند نه تنها باید کشوری ازاد ودموکراتیک باشد، بلکه باید به کشوری خودگردان نیز تبدیل شود. این بدان معناست که هر فرد باید به تنهایی قادر به اداره امور خود باشد. این چیزی فراتر از رهایی از محدودیت ها و قید و بندهاست و به افراد اجازه می دهد با یکدیگر رقابت کنند تا جاییکه قدرتمند بر ضعیف چیره شده و زیر سلطه خود قرار دهد. کلمه " خود فرمانروایی" به این مفهوم اشاره دارد که هر یک از افراد می تواند به تنهایی زندگی خود را اداره کند، هر روستا می تواند با تشکیل انجمنی از بزرگان که "پانچیات" ((Panchyatنامیده می شود، امور خود را اداره کند و هر جامعه ای باید از لحاظ اقتصادی و سیاسی مستقل باشد. این مسئله باید به بخش ها، دولت ها، و ملت ها نیز کشیده شود. با اینکه هند از وابستگی سیاسی به انگلستان نجات پیدا کرد و به استقلال دست یافت، اما گاندی رضایت کافی نداشت زیرا فکر می کرد هنوز مسئله خودفرمانروایی بهطور حقیقی برای هر فرد ، خانواده ، و روستا محقق نشده است. آنچه که لازم است این است که پارلمان باید منحل شده و رهبران آن به منظور رسیدن به اهداف خودکفایی و خودبسندگی واقعی به روستاها بروند

ناکامی تاجیک ها در رقابت با پشتونها



 دیدگاه و تحليل آسیب شناسی فرآیند ناکامی تاجیک ها در رقابت با پشتونها
آسیب شناسی فرآیند ناکامی تاجیک ها در رقابت با پشتونها
يكشنبه 21 مهر 1392 ساعت 18:56 شهزاد آریایی
پشتونهای و تاجیک ها در سالیان واپسین بیشتر روی قدرت نخست کشور با ...
هم رقابت نموده اند، اما هزاره ها و ازبک ها در افغانستان بیشتر در میان تاجیک ها و پشتونها منقسیم شده اند و از سیاست امتیازگیر و امتیاز بیشتر استفاده برده اند. در رقابت بین پشتونها و تاجیک ها اغلبآ بُرد از آن پشتونها بوده است، چرا که پشتونها حاکمیت شان وجهه سنتی پیدا نموده است و بیشتر از دو صد سال حکمروایی نموده اند، گرچه در اوایل سقوط رژیم طالبان تاجیک ها دارای موقف برتر بودند و نزدیک به ده سال رئیس دولت حکومت مجاهدین اقتدارش را در کوه پایه های پامیر وهندوکش نگهداشته بود، و منظر قدرت مشروع در نظام بین المللی نیز با با فرد اول دولت اسلامی بود که از نظر تباری تاجیک بدخشانی افغانستان بود، نبرد در برابر طالبانی نیز تاجیکان را به رهبری کشانیده بود، عمدهآ اقوام غیر پشتون و پشتونها مشرقی را در محور رهبری تاجیکان سمت و سو داده بود.

اما با مرگ فرمانده جبهه مقاومت ملی علیه طالبان احمد شاه مسعود، تغییر شرایط و پدید آمدن تحولات جدید سیاسی درافغانستان، سرانجام موقف برتر تاجیک بار دیگر متزلزل شد، تزلزل این موقف اول تاجیک ها به نفع پشتونها برخاسته از زیاده خواهی های فرماندهان جبهه مقاومت پس از مسعود دانسته میشود، رهبری انسجام یافته بیشتر محور پنجشیری پیدا کرده، آرمان گرایی مسعود به قیمت چند وزارت فروخت شد. اعتماد تنظیم ها نسبت به رهبری جبهه مقاومت کاهش یافت، محور جبهه مسعود از افغانستان محوری در سطح دره پنجشیر محوری سقوط کرد.

از سوی دیگر پشتونهای تکنوکرات تلاش کردند که حاکمیت پشتونها را وجهه بین المللی ببخشند، و عامل جنگ را اقتدار غیرپشتونی مسما سازند.

پس از مسعود رهبران تاجیکها نتوانسته اند، محور رقابت را به نفع شان تمام نمایند. در رقابت های انتخاباتی نیز سیاستمداران کارکشته پشتونی، سیاستمداران نو تجربه تاجیکی را به چالش و شکست کشانده اند.

آنچه در شکست محور قدرت تاجیکی نقش دارد، قابل تامل و اندیشه است، پس باید اندیشمندان تاجیک باید بررسی های جامعه شناسانه در این راستا انجام دهند. به من نظر عوامل که مسبب باخت تاجیکی و بُرد پشتونی میش
ود، از دلیل پایانی منشاء میگیرد

1- در نخست حضور پشتونها در این رقابت ها از مواضع قدرت است، تاجیک ها از قدرت اپوزسیونی وارد چانه زنی میشوند، درحالیکه پشتونها از قدرت حاکم در روند بازی برخودار اند، تاجیک ها بعداز تحویل قدرت به آقای کرزی بر مبنای توافق بن آلمان از سال 2001 و 2002 به بعد آهسته آهسته به حاشیه قدرت رانده شدند. اقوام غیر پشتونی و تاجیکی بیشتر از نظر روان شناسی به قدرت حاکم دل می بندند تا قدرت اپوزسیونی.

2- رویه تاجیک ها نیز استوار به گرایش قومی و قوم مداریست، هزاره و ازبک ها هیچ دلیل نمی بینند که حاکمیت تاجیک ها را به نسبت پشتون ها ترجیع بدهند، پس از این رو با گرفتن امتیاز از قوم حاکم، قوم رقیب را در میدان رقابت رها میکنند و در زمان کسب قدرت مستقیم با پشتونها وارد معامله میشوند.

3- پشتونها از اقتدار سنتی شان استفاده خوب می برند، در راستایی مسیر دادن فکر جمعی شایعات پخش می نمایند که بدون پشتونها اقوام دیگر نمی توانند که پادشاهی نمایند، در حالیکه این وجهه را تاجیکان ندارند.

4- رهبران پشتونی در افغانستان سنجیده شده و با دقت عمل می نمایند و چگونگی مدیریت وضعیت را به نفع خودشان دارند، در ادبیات سیاسی شان احساس مالکانه نسبت به همه افغانستان و حتی مناطق بیرون از افغانستان جاریست، بیشتر از سیاست تهاجمی استفاده می برند در حالیکه رهبران فعالی تاجیک ادعای مالکیت نسبت به تمام افغانستان ندارند در اغلب مورد فکر شان از اقارب، خانواد هو قریه شان فراتر نمی رود و برخی دیگرشان به مواضع تدافعی قرار دارند.

5- در میان توده های پشتون و تاجیک نیز تفاوت های زیادی دیده میشود، توده های پشتون که هنوزهم بدویت و صحرا گردی خویش از دست نداده اند روحیه ستیز شان نیز محفوظ است، پشتون گرایی دارای کود های مشخص است که در انسجام پشتون باوری کمک میکند، زبان پشتو، پشتونوالی، غیرت پشتونی و یک سری از مولفه های دیگر که تقویت کننده انسجام پشتونها دانسته میشود. درحالیکه تاجیک ها دارای کود ها تاجیکی منظم نیستند و نمیتوانند در محور کود تاجیکی کتله قومی شان را بسج نمایند، تاجیکان به نسبت سایر مردم افغانستان شهری تر اند و روحیه ستیز و جنگ ندارند. پس تحمیل قدرت قوم را دیگر بالای خودشان قبول دارند، اما برای یک پشتون عادی حاکمیت غیر پشتونی پذیرفتنی نیست و به غیرت پشتونی اش بر میخورد.

6- تاجیک در منطقه از 700 سال بدین سو از اقتدار سیاسی رانده شده اند، درحالیکه پشتونها بعداز دور ساختن ترکهای صفوی از قدرت حدود 250 سال است که قوم غالب در عرصه قدرت سیاسی درکشور ما هستند. سابقه حکومت داری و بودن در قدرت سیاسی نیز روحیه مبارزه را شدت می بخشد. تاجیکان درسالهای اخیر بیشتر عقده ها دوری از حاکمیت سیاسی را بوسیله فرماندهی احمد شاه مسعود بیرون دادند. آنچه محور رسیدن در قدرت برای تاجیکان ایجاد میکنند، بالاتر از الگو احمد شاه مسعود در اختیار ندارند. نویسنده گان تاجیک نیز نتوانسته اند، اسطوره سازی نمایند و غرور تاجیکی شکل دهند، وگذشته های اقتدار تاجیکان را در ذهن کودکان و نسل جوان تاجیک تبارز دهند، تا در انسجام تاجیکان نقش موثر پیدا کند.

7- رهبران تاجیک پس از مسعود هیچکدام آن درایت و توانایی های مسعود را نداشتند که بتوانند، در تربیه نسل جوان تاجیک اقدام بورزند، مسعود درحالیکه یک شخص نظامی بود، اما تلاش در راستایی تربیت سیاسی و آموزش و تحصیل جوانان آن زمان داشت و افراد زیادی را تقدم حوزه فکری اش نمود، کسانیکه شامل دستیاران و افراد نزدیک به مسعود بودند دارای توانایی مدیریتی در حکومت هستند. درحالیکه اطراف رهبران پس از مسعود از بی بندبار ترین، خود خواه ترین و بی درایت ترین انسانها هستند که غیر از بله و نه گفتن در صحبت تلفنی چیز دیگری را بلدیت ندارند. درضمن رهبران فعلی تاجیک غیر از ثروت اندوزی و منافع فردی خودشان فارمول بزرگتر ندارند. در سالهای پس از سقوط طالبان شرایط ادامه تحصیل و آموزش در افغانستان بالا گرفت، همه رهبران اقوام از پشتونها تا هزاره ها و ازبک راستای تحصیل و آموزش نسل جوان شان استفاده نمودند، با آنکه در میان رهبران سیاسی جنرال دوستم سیاستمدار حرفه ای پنداشته نمیشود، اما در عرصه رشد نسل جوان ازبک تبار گام های زیادی برداشته است و به مراتب از رهبران ثروت اندوز تاجیک در تربیه و حمایت نسل جوان ازبک پرداخته است، نمونه این سخن در عرصه سیاست و حضور جوانان ازبک در پارلمان کشور نیز قابل مشاهده است، هیچ نمونه از رهبران تاجیک وجود ندارد که از نسل جوان در انتخابات های گذشته در شورای های ولایتی و پارلمانی حمایت کرده باشند. از این رو رهبران تاجیک حمایت واقعی نسل جوان را هم مانند سایر رهبران ندارند و محبوبیت شان نیز در میان نسل جوان آنقدر عمیق نیست.

8- هر زمانیکه پشتونها در برابر تاجیکها در شرایط نا برابر قرار میگیرند، از استفاده امتیاز دهی استفاده می برند و تلاش می ورزند که با سرباز گیری از میان اقوام غیر پشتون مواضع تاجیکان را ضعیف بسازند، نمونه ادعا در دور انتخاباتی قبل و کنونی آشکار است. اما رهبران تاجیک هراس دارند هرگاه پشتونها را درقدرت سهیم نسازند، افغانستان تجزیه میشود، عدم بی باوری به قدرت تاجیکی در زبان داکتر عبدالله درجریان ثبت نام در کمیسیون انتخابات هویدا شد که گفت قصد تجزیه افغانستان را ندارد فکر میکنم بی مورد ترین جمله ای که بود در زبان یک رهبر سیاسی که ادعا ریاست جمهوری دارد طرح میشود. سوال اینجاست چرا ریاست جمهوری شما به مثابه تجزیه باشد؟ در حقیقت بیان این جمله عدم اعتماد پشتونها را تبیین میکرد و تاثیرات تبلغات پشتونها را که افکار عمومی را متاثر ساخته است که حاکمیت غیر پشتون به معنی تجزیه افغانستان است.

9- افرادیکه در مسند رهبری ملیت تاجیک رسیده اند، همه فاقد استراتژی و دید بلند مدت برای حکومت داری هستند، با این رهبران کوتاه فکر، احساساتی، معامله گر، عیاش ... و قدرت پرست بعید است که تاجیکان فرآیند بازی را به نفع خودشان رقم بزنند.

پس نسل جدید و تحصیل یافته تاجیک باید با درایت و نگاهی برگذشته تلاش ورزد که محور قدرت سنتی را بشکناند، نه بخاطر تصاحب و انحصار قدرت، بل خاطر نهادی شدن عدالت اجتماعی، به منظور تحقق حقوق مساوی همه اقوام تا زمینه ظهور سایر کتله های قومی در قدرت مساعد شود، تاجیکان باید روش و تاکتیک بازی شانرا تغییر بدهند، در غیرآنصورت تبعات منفی را برایشان بدنبال خواهد داشت، انحصار طلبی و نگاهی تنگ نظرانه قومی در هر صورت مردود است. شکست طلسم قدرت قومی در افغانستان را تاجیکان میتوانند در هماهنگی با همه اقوام مدیریت نمایند، اما این شکست نباید تاجیکان را قدرت طلب نماید و در حذف دیگران مصمم سازد. تاجیکان همانگونه که زبان شان عامل ارتباطی میان اقوام است و باید حضور شان در قدرت سیاسی نیز در راستای پیوند میان اقوام افغانستان موثریت داشته باشد. تاجیکان از نظر زیست اجتماعی نسبت به سایر کتله های انسانی افغانستان مراحل تمدنی و شهری را بیشتر تجربه کرده اند، پس میتوانند در فرآیند ملت شدن پیش آهنگ باشند. اما برگشت به هویت تاجیکی با انتباه از قومیت های دیگر افغانستان برای تاجیکها مصداق پیدا نمیکند، چرا تاجیک ها کودهای قومی قوی در اختیار ندارند و تاجیکان میتوانند با قدرت نرم فرهنگی مسیر قدرت سیاسی افغانستان را متحول بسازند.


نبشته های دیگر ازین نگارنده:

اشرف غنی در صدد ایجاد تقابل بین تاجیک ها و ازبک ها (18 مهر 1392)
HEADER

#1 عاشور 1392-07-22 13:22
برادرعزیز کوشش
نکن هرچیزیکه بفکرات آمد به قلم خط بکشی !
همه جهان میداند که قوم با فرهنگ تاجک قفس طلاهی را هرگز قبول ندارد ! شما از حکمت مجاهدین و ریاست مرحوم استاد ربانی یاد نمودید ! شما خود شاهد هستید که حکمت به رهبری جناب ربانی حکمت مردم افغانستان بدست خود شان بود که از یک کوه به کوه دیگری و از یک شهربه شهر دیگر در جنگ بودند! بلاخره شخص که در این جنگ نابرابر مقاومت می کرد دیده شد که چطور از میان برداشتن اش !

شما خود منحیث یک فرد از این سرزمین فکر کند که از زمان نواسه احمد شاه یعنی شاه شجاع تا آقای کرزی دست نشانده بنام قوم حکمت بالای مردم و خدمت به کشوری نموده اند که آنها را به چوکی پادشاهی و یا ریاست جمهور رسانده اند؟

اگر شما حکمت کرزی را حکمت پشتون میداند فکر کنم غلط ضرب میزند اگر این حکمت پشتون است پس چرا شب وروز پشتون بی عزت و کشته می شود !! اگر اینطور مینویستید که یک تعداد پشنون وطن فروش با فریب دادن قوم خود قوم خود را بی عزت و رسوا بخاطر دالر امریکا ساخته اند قابل قبول بود واست ! من دعا میکنم که خدا قوم پشتون را از این دالر پرستان نجات بده اند
#2 کمال 1392-07-22 20:11
موضوع مهمی در این مقاله از طرف نویسنده محترم این مقاله به بحث گرفته شده است که در خور توجه میباشد. اگرچه من خودم همیش به این فکر بوده ام که دور زدن روی منافع قومی در افغانستان بر خاسته ازجهل وکرختی ذهن آدمی میباشد و باید از آن دوری جست، اما بعد ازینکه من صحبتها و نظریات آقای دکتورروستا ترکی را یک ماه قبل در تلویزیون قوم محور پیام افغان شنیدم، و اینکه کار و برنامه های تیم حکومت آقای کرزی را دیدم، بخود اندیشیدم که در جامعه جهل زده و مریض افغانستان اگر اینطورعالی فکر میکنم کار عاقلانه ای است و نباید ازان دوری جست، اماباید حقایق را صریح بیان دارم تا راه خوشبختی افغانستان باز شود و وهمچنان نگذارم زیر پا شوم، بدلیل اینکه زیر پا شدن من زیر پا شدن عقل و خرد ورزی را معنی خواهد داد. در این مقاله که به عوامل عقب راندن تاجکها از قدرت انگشت مانده شده است. یک عمل خیر خواهانه بوده و به نفع افغانستان میباشد. من عوامل یاد شده بند هفتم و هشتم و نهم را واقعبینانه میدانم و حرفی ندارد. بالای عوامل دیگر در حالیکه درست میباشند، میتوان بحث داشت.
#3 کریم 1392-07-23 08:43
شما اشاره نموده اید که گویا به حساب "رهبری انسجام یافته بیشتر محور پنجشیری پیدا کرده،..." این کوتاهی بوجود آمد. بنظر من ریشه اصلی کاستی در این نخواهد باشد. بدلیل اینکه از زمانیکه استاد ربانی بر سر قدرت آمد، از هرطرف دولت جوان اسلامی مورد ضربه قرار گرفت بخاطر اینکه همسایه گان بد نیت و قدرت های شیطانی جهان که پیشرفت و بپای خود استادن ومستقل بودن یک کشور را بضررخود ارزیابی میکنند، همه دست بهم داده ونگذاشتند که حتی مدت یک ماه ایندولت فرصت یابد تا برای خیر و صلاح کشور و مردم خود کاری انجام دهند و همیشه فقط مصروف دفاع بوده اند. در اینطور اوضاع و احوال محور پنجشیری بودن مطرح شده نمیتواند، اما بعد از شهادت مسعود بزرگ اوضاع را خود بشهادت رساندن این ابر مرد بیان میدارد. اینکه مسعود طبق برنامه و پلان شده به شهادت رسانده شد. دیگر واضح میشود که افغانستان مرکز توجه قدرت های بزرگ قرار گرفته است. در اینجا دیگر باید رهبری مثل مسعود باشد که بتواند دسایس بد بینان را حدس بزند و در مقابل آن آماده باشد. ویا حزب متشکل و فعالی و با انظباطی باشد که حوادث را دسته جمعی مورد ارزیابی قرار دهد و برای پیشرفت کار افغانستان برنامه بسازد. نبود چنین تشکیل سبب شد که قدرت نظامی حزب به مارشال صاحب برسد، مارشال صاحب هم آنقدر ساده دل و خوش نیت و خوش باور بود که با وجود پیشنهاد امریکائی ها که تا شش ماه شما آمادگی تشکیل حکومت موقت را بگیرید، مارشال صاحب فکر کرده که ملائک ها به افغانستان آمده اند، پس چرا معطل کرد و زود قدرت را به حکومت موقت واگذار شو.. تا این سرحد که کوتاه بینی و فرد محوری به جای فیصله جمعی درحزب جمعیت اسلامی حاکم باشد، معلومدار که وضع به رکود و تنزیل میگراید. بعدا" کادرهای جمعیت مورد هزاران ترفند و دسیسه و تطمیع از طرف داخل و خارج قرار میگیرند، که کادرهای موجود جمعیت که از جمله بهترین های جمعیت اند، توان برامدن ازین همه دسایس و توطعه را در خود نمیبینند. که این کوتاهی بر میگردد به کوتاهی حزب جمعیت اسلامی. که فعلا" این حزب حیثیت تکری بقه را بخود گرفته است. یعنی هرکه دلش خواست به تکری خیز میزند و ادعا میکند که من اهل تکری هستم همینکه دلش نشد از تکری باز بیرون میپرد. معلومدار حزب و تشکیل سیاسی میباشد که راهای حل را پیدا و عملی میسازد، اگر رهبری جمعی و با اصول حزبی نباشد، گپ به همین جا میکشد که کشیده است. تاجکان مردم با کلتوری اند همیش طرفدار خیر مردم و عزت کشور خود اند و به خارجی ها گوش نمیدهند. همین است که مورد پشتیبانی خارجیها قرار نمیگیرند. چون سیاست های کلان توسط خارجیها و اجنتان شان ساخته میشود، و تاجکان از سیاست سازی دور مانده اند. معلومدار که وضع شان همان میباشد که هست. بهر صورت خرد بر جهل و شیطنت در اخیر پیروز خواهد شد.
#4 صمد 1392-07-23 08:48
مضمون دلچسپ، خیلی فشرده و واقعی نوشته شده است و درخور دقت و توجه میباشد.
#5 جمال 1392-07-24 19:56
بد بختانه حالات خيلى پيچيده است رهـبر مدبر مثل مسعود بزرگ نياز است،پيروزى در انتخابات عوامل بيشمارى مساعد نياز است ،عوامل داخلى ،عوامل خارجى اين حالت براى هـمه اقوام خطرناك است،زيرا بازيگران زياد در صحنه است، براى پيروزى توافق كلى ويا ضمنى اين بازيگران ضرورى ميباشد،ديگر روزهـاى خوب ،دوستم واشرف غنى به پايان رسيده،حكومت كرزى نتيجه توافق اين مجمع بود، حدس من اين است اين انتخابات به بن بست ميرسد ،شايد به تغير نظام بانجامد،يعنى تقسيم قدرت صورت بگيرد،پست صدارت بوجود خواهـد،چون انحصار سياست ازبيك هـا در دست تركيه و اوزبيكستان اگر نه اين عملييه در انتخابات قبل صورت ميگرفت، شعار مكومت غير متمركز بطور عمده از جانب اوزبيك هـا مطرح ميشود اما ماداميكه شرايط اجراى آن آماده ميشود اوزبيك هـا از آن فرار ميكنند، شايد تصميم آخر را بعوض اوزبيكهـا تركيه واوزبيكستان بنابر نياز خود اتخاذ نمايد. بزرگترين جفا ى دوستم به مردم اوزبيك اين خيره سرىهـا خواد بود.شايد ديگر اين شرايط بوجود نيايد،شيوه كار رهـبران ناكام هـمين است.
#6 احمدعبادت 1392-07-25 05:50
تاجیکها اگر خودرا تکان ندهند وراه ورسم بهتری پیدا نه نماییند بدست پشتونهای صحرانورد آهسته آهسته پراگنده وفرهنگ والای شان نابود میشود. درست است که زبان فارسی زبان تفاهم همه مردم است مگر پشتونیزه کردن هم یک طرح شیطانی است که تطبیق شده میرود وحتی کشورهای که درافغانستان سرباز فرستاده اند درپشت پشتون ها ایستاده اند وتا کسی پشتو نداند هیچ کاری برایش میسر نمیشود. این طرح انگلیس است. تاجیکها باید وحتمی ولازم است تا بخود آیند ورنه درمیان پشتونها ذوب میشوند. آن روستار تره کی که دربالا ازاو یاد شده یک فاشیست ضد همه اقوام اوزبیک وترکمن وهزاره وتاجیک است وباید دهنش شکسنانده شود. همه پشتونها اگر طالب است یا اوغان ملتی یا گلبدینی یا خلقی یا کرزی خیل همه سر در یک آخور دارند ودریک تبیله بانگ میزنند. هرچه زود تر پیش از اینکه دیر شود باید جلو شان به تدبیر وخرد ودانش گرفته شود
بر كرفته شده سايت جاودان
 

مکثی بر توافقنامه امنیتی

مکثی بر توافقنامه امنیتی افغانستان و امریکا
تصویر مجددی: جرگه مشورتی تا ختم ماه عقرب دایر میشود
اکمل داوی - واشنگتن
28 ميزان, 1392
آیا توافقنامه امنیتی افغانستان-امریکا شبیه معاهدات امنیتی امریکا با دیگر کشورها خواهد بود؟
...

حامدکرزی، رئیس جمهور افغانستان و جان کری، وزیر خارجه ایالات متحده امریکا پس از ساعت ها گفت و شنود، روند ۱۰ماههء مذاکرات توافقنامه امنیتی دوجانبه را شام ۱۲ ماه اکتوبر تکمیل نمودند.

آقای کری، پس از انجام چندین دور گفت و شنودهای صریح در ارگ ریاست جمهوری افغانستان، با دستان پُر به واشنگتن برگشت و یک مورد دیگر بر سابقه یی دیپلماسی گره گشایی خود، بویژه در مسایل افغانستان، افزود.

پیش از این سناتور کری در سال ۲۰۰۹ رئیس جمهور کرزی ، به رفتن به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری، قانع ساخت.

آقایون کرزی و کری در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک از پایان یافتن روند مذاکرات میان هیات افغان و امریکایی خبر دادند اما گفتند که تصمیم نهایی، به ویژه در باره مصؤونیت نظامیان امریکایی مستقر در افغانستان را "مردم افغانستان" خواهد گرفت.

برای همین منظور حکومت افغانستان مقدمات برگزاری یک لویه جرگه مشورتی را روی دست گرفته است که در آن حدود سه هزار نماینده از تمام ولایات کشور، در مورد مسوده ای که رئیس جمهور کرزی و جان کری آنرا نهایی کرده اند، رایزنی خواهند کرد.

این در حالی است که در ۱۲ سال گذشته تمام نظامیان خارجی مستقر در افغانستان از پیگرد عدلی و قضائی مصؤون بودند. در چوکات توافقنامه امنیتی دوجانبه با امریکا نیز دولت افغانستان در اصل مصؤونیت عدلی نیروهای خارجی را در کشور تمدید می کند، البته اینبار از مجراهای قانون گزار و مردمی.

توافقنامه یا تفاهمنامه؟

بر اساس ماده ۱۱۰ قانون اساسی افغانستان، لویه جرگه "عالی ترین مظهر اراده مردم افغانستان" است که تصامیم بزرگ ملی چون تصویب قانون اساسی و عزل رئیس جمهور را اتخاذ می کند. مصوبات لویه جرگه به تصویب مجدد توسط نهادهای تقنینی نیاز ندارد.

رئیس جمهوری کرزی اما برای تصویب توافقنامه امنیتی دوجانبه با امریکا یک روند پیچیده و از دید برخی منتقدان تا حدی متناقضی را تعیین کرده است.

آقای کرزی در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با جان کری گفت " توافقنامه امنیتی منحیث کل به لویه جرگه عنعنوی بخاطر مشوره و غور ارائه خواهد شد. و در صورت تایید از سوی لویه جرگه، بخاطر تصویب رسمی به پارلمان افغانستان و سایر نهاد های ذیربط فرستاده می شود."

هیات افغان و امریکایی ماها روی تهیه مسوده این توافقنامه کار کردندهیات افغان و امریکایی ماها روی تهیه مسوده این توافقنامه کار کردند
هیات افغان و امریکایی ماها روی تهیه مسوده این توافقنامه کار کردند
نصرالله ستانکزی، استاد حقوق در پوهنتون کابل می گوید که لویه جرگه یی که برای تایید توافقنامه امنیتی دوجانبه برگزار خواهد شد باید "لویه جرگه مشورتی" نامیده شود نه عنعنوی چون سند نهایی را شورای ملی تصویب خواهد کرد. این در حالی است که تمام اعضای شورای ملی، ولسی جرگه و مشرانو جرگه، اعضای لویه جرگه هم خواهند بود.

از جانب امریکا، توافقنامه امنیتی دوجانبه با افغانستان برای تصویب به کانگرس فرستاده نخواهد شد. مقام های امریکایی بیشتر این سند را "تفاهمنامه اجرائی" می نامند که آنرا یک مقام حکومت امریکا – الزامی نیست که رئیس جمهورباشد – امضا خواهد کرد.

وجایب و مؤیدات قانونی یک توافقنامه (که معمولاً مراحل تقنینی را تکمیل می کند) با تفاهمنامه (که معمولاً سند اجرائی حکومت دانسته می شود) متفاوت می باشد و این در درازمدت می تواند در شکلدهی روابط دولت ها تاثیر گذار باشد.

شباهت با دیگر معاهدات

وزیر خارجه امریکا، دادن مصؤونیت عدلی و قضائی به نیروهای امریکایی مستقر در افغانستان را در دو بُعد توضیح داده است. نخست اینکه مصؤونیت عدلی و قضائی الزاماً به معنی مصؤونیت جزایی نیست یعنی در صورت ارتکاب جرایم از سوی نظامیان امریکایی، فقط قوانین و محاکم امریکایی قابل اجراء خواهد بود.

رابرت بیلز، یک نظامی امریکایی که سال گذشته ۱۶ غیرنظامی افغان را در ولسوالی پنجوایی ولایت کندهار کشت، توسط یک محکمه نظامی به حبس ابد محکوم گردیده است.

تا هنوز مشخص نیست که نظامیان دیگر کشورهای عضو پیمان ناتو که به استقرار نیروهای شان در افغانستان پس از سال آینده تمایل نشان داده اند، مصؤونیت عدلی و قضائی خواهند داشت یا نه.

مورد دومی را که جان کری، وزیر خارجه امریکا در کابل به آن اشاره ورزید شبیه بودن توافقنامه امنیتی دوجانبه افغانستان و امریکا، بویژه مصؤونیت عدلی نظامیان امریکایی، با توافقات جداگانه امریکا با دیگر کشورهایی است که میزبان پایگاه های نظامی امریکا استند.

آقای کری گفت "در هر جای دنیا که نیروهای ما مستقر اند مثل جاپان، کوریا، در اروپا و بخش هایی از افریقا، بر اساس همین گونه معیارها بوده است. ما افغانستان را در هیچ معیاری، استثنا قرار نمی دهیم."

چهار روز پس از این اظهارات آقای کری، روزنامه واشنگتن پُست در مطلبی آنرا نادرست گزارش داد. بر اساس یافته های این روزنامه، در جاپان و کوریایی جنوبی شماری از نظامیان امریکایی که متهم به ارتکاب جرم شده بودند به محاکم محلی کشانیده شدند.

ایالات متحده امریکا با حدود ۱۰۰ کشور توافقنامه یا تفاهمنامه دوجانبه را برای استقرار نیروهای نظامی اش بسته است و موضوع مصؤونیت در همه موارد، یکسان نبوده است.

در برخی کشورها رسیدگی عدلی و جزایی بر اساس اصول مشترک قابل اجراء است، در برخی دیگر مصؤونیت عدلی حکمفرماست و در شماری از کشورها ارتکاب جرایم در بیرون از پایگاه نظامی، تحت نظام حقوقی محلی قرار می گیرد.

قوانین داخلی

ماده ۲۳ قانون اساسی افغانستان صراحت دارد که "زندگی موهبت الهی و حق طبيعی انسان است. هيچ شخص بدون مجوز قانونی از اين حق محروم نمی گردد."

بیست و هفت ماده در فصل دوم قانون اساسی افغانستان قلمرو گسترده حقوق و وجایب شهروندان را از حفظ حیات تا حفظ کرامت و مصؤونیت از هرگونه تعرض تعیین کرده است. سلب حیات و اعمال هرگونه مجازات دیگر به شهروندان افغان، فقط بر اساس قوانین داخلی امکان پذیر است.

فرهاد پیکار، کارشناس حقوق بین الملل می گوید که تصویب توافقنامه امنیتی دوجانبه با امریکا می تواند در تناقض با قوانین افغانستان قرار گیرد.

آقای پیکار گفت "با آنکه مصؤونیت عدلی و قضائی متناقض با قوانین داخلی است اما به نحوی مشروط خواهد بود یعنی همانگونه که دیپلمات های مقیم افغانستان مصؤونیت دارند، نظامیان امریکایی هم در وضعیت مشابه حقوقی قرار خواهند داشت."

مقام های امریکایی بارها تصریح کرده اند که در صورت رد مصؤونیت برای نظامیان شان، توافقنامه امنیتی دوجانبه را با افغانستان امضا نخواهند کرد و تمام نیروهای امریکایی از این کشور بیرون خواهند شد. رد همینگونه مصؤونیت از سوی حکومت عراق منجر به خروج کامل نیروهای امریکایی از آن کشور گردید.

اگر چه واشنگتن پیوند مصؤونیت عدلی نظامیان امریکایی در افغانستان را با کمک های مالی به آن کشور به میان نکشیده اند اما شماری زیادی از رهبران افغان بیرون شدن تمام نیروهای امریکایی را، دست کم در شرایط موجود، به صلاح کشور نمی دانند.

مسوده توافقنامه امنیتی دوجانبه افغانستان و امریکا هنوز سری است و ماه آینده اعضای لویه جرگه مشورتی، برای چندین روز، روی جزئیات آن بحث خواهند کرد. این جرگه، همانگونه که از نامش پیداست، فقط مشورت خواهد داد و تصمیم آخر از همین رهبرانی خواهد بود که در شورای ملی و حکومت افغانستان حضور دارند.


--------------------------------------------------------------------------------



اکمل داوی - واشنگتن

Wednesday, 9 October 2013

اخبار وسیاست درجهان

از سایر مطبوعات:هیومن رایس واچ: از اشتراک ناقضان حقوق بشر در انتخابات جلوگیری شود/جوان از نامزدی چهره های قدیمی و جنگسالاران درانتخابات ناراضی /چهارمین نشست کمیتهء مشترک تجارت و ترانزیت میان افغانستان و پاکستان در کابل برگزار شد/یک محکمهء قاهره تاریخ 4 نوامبر را برای محاکمهء محمد مرسی تعیین کرد /
اعلام انحلال رسمی جنبش اسلامی " اخوان المسلمین " در مصر

09.10.2013
جنبش مصری " اخوان المسلمین " رسما منحل شد. به گزارش شبکه های تلویزیونی مصر فرمان انحلال این ساختار اسلامی توسط وزیر همبستگی اجتماعی مصر در روز چهارشنبه امضا شد. روز 23 سپتامبر دادگاه قاهره این جنبش را غیر قانونی به رسمیت شناخت و دادخواست علیه این ساختار ارائه شده توسط حزب اسلامی "التجمع" را برآورده کرد. با توجه به این حکم دادگاه، تمام دارایی های مالی و اموال سازمان، از جمله ادارات و دفاتر نمایندگی باید توقیف شود.
لازم به دکر است که جنبش "اخوان المسلمین" در مصر در تمام این دوره از زمان تاسیس آن در سال 1928 ممنوع بود. اما پس از سرنگونی حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر در سال 2011 فعالیت این جنبش رسما قانونی شد
طالبان خبر رهای یک تن از رهبران خود را رد نمود
09.10.2013
ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان به آژانس رویتر خبر داد که طالبان افغانستان خبر رهائی یکتن از رهبران خود به نام ملا غنی برادر را از محبس پاکستان رد نمودند. قبلاًگفته شده بود که به تاریخ 21 سپتامبر ملا برادر از محبس رها گریده است..

شناس نامه احمد ضیا مسعود ریس جبهه ملی افغانستان

احمد ضیامسعود
برادر شهيد احمدشاه مسعود قهرمان ملي افغانستان ميباشد


حزب سیاسی جبهه ملی افغانستان
معاون رئیس جمهور افغانستان
از سال ۲۰۰۵...
فرمانده مجاهدین افغان در قرارگاه پریان پنجشیر
از ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۱
نماینده خاص حزب جمعیت اسلامی افغانستان در شهر پیشاور پاکستان
از سال ۱۹۸۱ تا ماه آوریل سال ۱۹۹۲
مشاور رئیس دولت دولت اسلامی
(۱۹۹۲)
سفیر افغانستان در روسیه
از سال ۲۰۰۱
ن • ب • و
احمد ضیاء مسعود، سیاستمدار افغان، معاون اول سابق رئیس جمهور افغانستان و برادر احمدشاه مسعود، فرمانده نامدار آن کشور است. وی در حال حاضر رهبر جبهه ملی افغانستان میباشد.
محتویات
۱ تولد
۲ تحصیلات
۳ فعالیت نظامی
۴ سفارت
۵ معاون رئیس جمهور

احمد ضیاء مسعود، در اول ماه مه سال ۱۹۵۶ میلادی، در ولایت غزنی زاده شد.
تحصيلات
او آموزش‌های ابتدایی را، در لیسه استقلال، که یک مکتب (مدرسه) فرانسوی در کابل است، به پایان رساند.
مسعود، سپس برای ادامه تحصیل، وارد موسسه پلی تکنیک کابل شد، اما تحصیل در این مرکز را، پس از سه سال، در سال ۱۹۷۸ میلادی، رها کرد و به برادرش احمدشاه مسعود، در دره پنجشیر پیوست.
فعالیت نظامي
در فاصله سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۱، او فرمانده مجاهدین افغان در قرارگاه پریان پنجشیر بود.

فرمانده احمدشاه مسعود، احمدضیاء را در سال ۱۹۸۱ میلادی، به عنوان نماینده خاص حزب جمعیت اسلامی افغانستان در شهر پیشاور پاکستان، محل فعالیت احزاب هفتگانه مجاهدین، منصوب کرد. احمدضیاء مسعود، تا ماه آوریل سال ۱۹۹۲، زمان سقوط دولت دکتر نجیب الله و انتقال قدرت به مجاهدین، در این مقام باقی ماند.
او در آن سال، توسط برهان الدین ربانی، رئیس دولت اسلامی افغانستان، به عنوان مشاور رئیس دولت انتخاب شد.
سفارت

آقای مسعود، در سال ۲۰۰۱ میلادی، پس از سقوط طالبان و تشکیل دولت جدید افغانستان، از سوی حامد کرزی رئیس دولت انتقالی افغانستان، به عنوان سفیر این کشور در روسیه منصوب کرد.
او در سال ۲۰۰۴، به فرمان رئیس جمهور، با حفظ سفارت افغانستان در روسیه، به عنوان سفیر غیرمقیم کشورش در ارمنستان، گرجستان و بلاروس نیز تعیین شد.
معاون رئیس جمهور]

حامد کرزی نخستین رئیس جمهور منتخب افغانستان، در انتخابات ریاست جمهوری این کشور در سال ۲۰۰۵ میلادی، احمد ضیاء مسعود را به همراه کریم خلیلی، به عنوان معاونان خود معرفی کرد.
آقای مسعود متاهل است و چهار فرزند، (سه دختر و یک پسر) دارد.
.وفعلا كانديد بحيث معاون اول رياست ج پيوست با زلمي رسول ريس ج وخانم سراب معاون دوم براي انتخابات ١٣٩٣ميباشند

سخنگوی کرزی:منتظر نظر روسیه درباره

سخنگوی کرزی:منتظر نظر روسیه درباره ادامه حضور آمریکا در افغانستان هستیم
/7.10.2013
ایمل فیضی سخنگوی رئیس جمهور کرزی، در گفتگویی اختصاصی با"افغانستان.رو"، با اشاره به خروج نیروهای نظامی خارجی از افغانستان در سال 2014، گفت: نظر روسیه برای ادا...مه حضور نیروهای نظامی آمریکا و ناتو در افغانستان برای ما مهم هست.

قرار است که نیروهای نظامی خارجی از افغانستان در سال 2014 از افغانستان خارج شوند. کارشناسان و مقامات برخی از کشورهای منطقه این موضوع را نگران کننده می خوانند،چون بر این باوراند که ناامنی ها افزایش می یابد.

اما اقای فیضی می گوید: هرچند که تعداد قابل ملاحظه ای از نیروهای نظامی خارجی از افغانستان در سال 2014 خارج می شوند، ولی این به معنای خروج کامل آن ها نیست. و علاوه بر آن آمریکا و کشورهای عضو ناتو با عقد تفاهم نامه هایی خواستار ادامه حضور در افغانستان با نوعی "ماموریتی جدید" هستند.

او از جزئیات چگونگی ماموریت جدید آن ها چیزی نگفت. اما طبق گفته های سخنگوی رئیس جمهور، مذاکرات در این رابطه ادامه دارد و هنوز هیچ تصمیم نهایی در این رابطه گرفته نشده است.

در عین حال وی گفت: کرزی در رابطه با پروسه صلح و همچنین ادامه حضور نیروهای نظامی خارجی در افغانستان با مقامات روسیه موضع خود را روشن ساخته، و حالا منتظر و خواهان نظر آنان هستیم.

گفته می شود آمریکا عجله دارد تا هرچه زودتر توافقنامه امنیتی این کشور با افغانستان به امضاء برسد.

نماینده آمریکا در امور افغانستان ابراز امیدواری کرده که توافقنامه امنیتی آمریکا و افغانستان قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال 2014 به امضا برسد.

اما حامد کرزی گفته است که برای امضای این توافقنامه " عجله" ندارد.

این توافقنامه بندهای مختلف و متعددی دارد که کلیه امور امنیتی افغانستان و حتی امنیت حریم هوایی این کشور را در تسلط آمریکا قرار می دهد.

بر اساس این قرار داد، آمریکایی ها حداقل پنج پایگاه نظامی دایمی را در شیندند، شورابک، قندهار، بگرام و خوست افغانستان ایجاد خواهند کرد و مجاز خواهند بود پایگاه های دایمی و موقت یا عملیاتی دیگری را در هر نقطه از افغانستان که صلاح بدانند، ایجاد کنند و بدین منظور در استفاده از هرگونه امکانات آزاد خواهند بود.

سخنان آقای ایمل فیضی این مفهوم را می رساند که، افغانستان به تنهایی این موضوع را تصمیم نخواهد گرفت.

روسیه طی ماه های اخیر خواستار گسترش روابط با افغانستان شده است. این کشور خروج نیروهای نظامی از افغانستان در سال 2014 را زودهنگام می داند، چون طوریکه گفته میشود نیروهای افغان به توانایی های لازم نرسیده اند، اما در رابطه با امضاء توافقنامه امنیتی بین آمریکا و افغانستان تا به حال واکنشی مشخص نداشته است. با این حال مقامات روسی، ازجمله ، وزیر خارجه این کشور قبلآ با حضور دایمی نظامی امریکا در افغانستان مخالفت نموده بود. بر علاوه روسیه، گفته میشود که ایران و پاکستان نیز با حضور دایمی نظامی نیروهای غربی در افغانستان مخالفت نموده اند.

جنگ داخلی؛ شایعه رسانه های غرب

با نزدیکی به سال 2014، بارها از رسانه های مختلف داخلی و خارجی شنیده شده که گفته می شود احتمال جنگ داخلی با خروج نیروهای نظامی خارجی از افغانستان هست.

ایمیل فیضی این سخنان را فقط شایعه رسانه های غرب می خواند.

او می گوید رسانه های غرب این شایعات را منتشر می کنند تا توافقنامه امنیتی میان آمریکا و افغانستان هرچه زودتر امضاء گردد.

به باور وی، با کاهش نیروهای نظامی خارجی از افغانستان، جامعه جهانی در هر صورت با افغانستان هست، ما را حمایت می کند و علاوه بر آن سه ارگان مهم نظامی کشور هم از توانایی های بالایی برخوردارند.

اقای فیضی گفت: اردوی ملی، پولیس کشور و امنیت افغانستان پیشرفت قابل ملاحظه ای داشتند و توانایی امنیت تمام افغانستان را دارند.

علاوه بر این وی افزود: تامین امنیت افغانستان وظیفه فرزندان خود این خاک است. و ما اصلا نگرانی کاهش نیروهای نظامی خارجی را نداریم.

ولی با آن هم وی گفت: با توجه به اینکه افغانستان؛ کشوری که 3 دهه جنگ و ویرانی را دیده، برای آنکه بتواند به ثبات لازم برسد، هم به کمک های نظامی و هم به کمک های اقتصادی نیاز دارد، و دولت افغانستان امیدوار است که روسیه در این دو عرصه کمک هایش را گسترش دهد.
See More

آمریکا در انتظار ورشکستگی: فاجعه ساقط فان الكي؟

آمریکا در انتظار ورشکستگی: فاجعه ساقط فان الكي؟
برچسب‌ها: مقالات
8.10.2013, 17:30
©
 
- - رادیو صدای روسیه

نرخ طلا بالا می رود، بازارهای اوراق بهادار سقوط می کنند. سرمایه گذارا...ن عصابانی شدند و این امر قابل فهم است: همه بیم آن دارند که کنگره آمریکا نخواهد توانست به‌موقع سقف بدهی های دولتی را بالا ببرد. اگر این تصمیم سرنوشت ساز تا 17 اکتبر اتخاذ نشود بزرگترین اقتصاد جهان به ناچار ورشکستگی خود را اعلام خواهد کرد. محققان هم اینک درباره فروپاشی اقتصادی آتی و سرنوشت اوباما صحبت می‌کنند.

نمایندگان کنگره آمریکا هنوز هم در باره میزان حد اکثر بدهی ها به توافق نرسیدند. با وجود این «جان بینر» سخنگوی کنگره به همتایان وعده داد که اجازه نخواهد داد که آمریکا ورشکست شود، حتی اگر قانونی در باره بالا بردن میزان بدهی ها به تصویب اکثر جمهوری خواهان نرسد. وی نگفت که از چه طریقی می‌خواهد این کار را بکند.

برخی اقتصاددانان می‌گویند اگر ورشکستگی در آمریکا صورت گیرد، از بحران سال 2008 وخیم تر بوده و در حکم تهیه مقدمات فاجعه جهانی خواهد بود. «آنتون سوروکو» تحلیلگر شرکت سرمایه‌گذاری «فینام» بر آن است که کار به فروپاشی اقتصاد جهانی نخواهد رسید، او گفت:

" موضوع ورشکستگی از مساله بالا بردن میزان بدهی های دولتی آمریکا بر می آید. دولت بارها میزان آن را بالا برده است. ما شاهد بحث‌های بسیار تند بودیم. سیاستمداران از این مشکل برای مقاصد خود استفاده می‌کنند و می‌خواهند تغییراتی لازم برای خود را بزور اجرایی کنند. در حال حاضر بعید است ورشکستگی صورت گیرد. احتمالاً با دادن گذشت های متقابل از سوی احزاب، آن میزان بالا برده خواهد شد".

با این حال خطر هنوز هم از بین برده نشده است. مهم‌ترین هدف معامله معلوم است و آن مجبور کردن رئیس جمهور به خودداری از اجرای اصلاحات در قانونی در باره خدمات بهداشتی است. در غیر این صورت ورشکستگی از سوی جمهوری خواهان تأمین خواهد شد. همچنین اگر اوباما توجه بیشتری به سیاست داخلی نکند امکان دارد مساله برکناری اجباری وی در دستور روز قرار گیرد. «گریگوری تروفیمچوک» نائب رئیس مرکز پیشبینی توسعه راهبردی چنین می‌گوید:

"من بعنوان کارشناس در این باره هنگام انتخاب اوباما به دور اول ریاست جمهوری گفته بودم و حالا در اوایل دور دوم شاهد گام ها به سوی اعلام برکناری هستیم. دشواری های اصلی اوباما در داخل پروژه هایی است که از طرف وی اعلام شدند. اگر مخالفان بروی آن‌ها متمرکز شوند اوباما در وضع دشواری قرار خواهد گرفت".

این کارشناس تأکید کرد که مخالفان رئیس جمهور با دقت اعمال خود را حساب می‌کنند و می‌دانند که بی ثباتی داخلی به معنای مسایل جدی برای آمریکا در سراسر جهان خواهد بود. شاید میلیاردر «هنگ پالسون» حق داشته که گفته است که آمریکا در راه بسوی اشد ابلهیت حرکت می کند اما به آن نخواهد رسید و در باره جمهوری خواهان شوخی کنان گفت: این بچه‌ها می‌توانند مادر خود را به گروگان بگیرند اما هرگز برایش درد نخواهند کرد.

Sunday, 6 October 2013

زلمی رسول احمدضیا مسعود و خانم سرابی

زلمی رسول برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۳ نامزد شد
زلمی رسول، وزیر خارجه پیشین افغانستان با معاونیت احمدضیاء مسعود و حبیبه سرابی، برای انتخابات ۱۳۹۹۳ رسماً در کمیسیون مستقل انتخابات بعد از ظهر امروز ثبت نام کرد.
زلمی رسول یکی از کاندیدان است که ممکن حمایت ارگ را با خود داشته باشد به دلیل اینکه چند هفته قبل حامدکرزی، رئیس جمهور افغانستان طی سفرش به مسکو نامزدی وی را با پوتین، رئیس جمهوری آنکشور مطرح کرده بود. اما گمانی زنی های هم وجود دارد که نظر حامد کرزی بیشتر بالای تکت انتخاباتی اشرف غنی خواهد بود.
امروز اخرین روز ثبت نام نامزدان انتخابات ریاست جمهوری است و دیده میشود که تراکم کاندیدان در دقیقه ۹۰ بیشتر شده و حتی شماری از مقامهای دولتی در آخرین روز ثبت نام از وظایف شان کنار رفتند و بخاطر کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری و یا بحیث معاونین کاندیدان برای ثبت نام به کمیسیون مستقل انتخابات تاختند.
تا اکنون اشرف غنی احمدزی، عبدالله عبدالله، زلمی رسول و رسول سیاف از جمله چهره های برجسته و پرقوت در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۳ به حساب می رون
 
 
 


 
 
 
 
 
 

 


 
 
 
 
 

Thursday, 3 October 2013

اخبار و سیاست در فغانستان و جهان

 

 
عبدالله عبدالله رسما به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری افغانستان ثبت نام کرد
داکتر عبدالله عبدالله رهبرائتلاف ملی افغانستان همراه بامعاونان اش 
امروز سه شنبه 1-10-2013
رسمآ به عنوان نامزد انتخابات آینده ریاست جمهوری افغانستان ثبت نام کرد.
آقای عبدالله درجریان ثبت نام درکابل به خبرنگاران گفت:" با حمایت طیف های وسیع مردمی، شخصیت های برجسته سیاسی، احزاب و جریان های سیاسی قاطعانه به سمت انتخابات حرکت می کنیم وامیدوارم در جریان انتخابات، رقابت سالم و سازنده ای با سایر نامزدهای انتخابات داشته باشیم و ثمره انتخابات پیش رو به نفع خیر و صلاح کشور و مردم باشد."
محمد خان معاون حزب اسلامی افغانستان به مدیریت عبدالهادی ارغندیوال و محمد محقق رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان معاونان اول ودوم آقای عبدالله درانتخابات آینده می باشند.
شماری زیادی از چهره های سرشناس سیاسی، مجلس نمایندگان، مسئولان احزاب وفعالان مدنی وصدها نفر دیگر باکاروانی از موترهای شخصی آقای عبدالله را تا دفتر کمیسیون مستقل انتخابات همراهی کردند.
اعضای حزب اسلامی افغانستان وحزب جمعیت اسلامی افغانستان دیروز دوشنبه موافقتنامهء را مبنی برحمایت از یک نامزد درانتخابات آینده ریاست جمهوری امضا کردند که سرانجام داکترعبدالله عبدالله به عنوان نامزد ریاست جمهوری ازسوی حزب جمعیت اسلامی و محمد خان به عنوان معاون اول ازسوی حزب اسلامی به مدیریت عبدالهادی ارغندیوال معرفی شدند.
با آنکه پنج روز به پایان مهلت ثبت نام نامزدان ریاست جمهوری وشوراهای ولایتی افغانستان باقیمانده است که دراین روزها نشست ها وتلاشهای جریان های سیاسی بمنظور مشخص ساختن فرد موردنظر شان درنامزدی انتخابات آینده ریاست جمهوری نیز افزایش یافته است.
براساس گزارش ها، اشرف غنی احمدزی، قیوم کرزی برادر حامد کرزی، داکتر زلمی رسول، علی احمد جلالی وعبدالرب رسول سیاف نامزدان احتمالی انتخابات آینده ریاست جمهوری افغانستان می باشند.
تلفات غیرنظامیان در افغانستان 16 درصد افزایش یافته است
03.10.2013
به گزارش جورجینا کینگون نماینده ویژه سازمان ملل
یوناما، دفتر نمایندگی ویژه سازمان ملل متحد در افغانستان از افزایش 16درصدی تلفات غیرنظامیان دراین كشور خبر می دهد.
جورجیتا كیگنون، رییس بخش حقوق بشر "یوناما" در افغانستان، در سفر سه روزه اش به شهر جلال آباد این كشور، گفته است، آمار تلفات غیرنظامیان در جنگ افغانستان در جریان هشت ماه سال جاری 16 درصد افزایش یافته است.
خانم كیگنون می افزاید:" در مناطق ناامن افغانستان نظامیان دولتی و هراس افکنان درگیر می شوند و مردم ملکی در میان آتش باری آنان گیر می مانند، این موضوع باعث شده تا تلفات غیر نظامیان افزایش پیدا کند."
خانم كیگنون می گوید، بیشترین آمارتلفات غیرنظامیان كه به ثبت رسیده مربوط به ولایت های كنر و لغمان می باشند كه براثر اختطاف (آدم ربایی)، تهدید و حملات مسلحانه مخالفان مسلح دولت افغانستان كشته شده اند.
این آمار در شرایطی مطرح گردیده، كه بانكی مون سرمنشی عمومی سازمان ملل متحد نیز روز گذشته در مورد افزایش تلفات غیرنظامیان در افغانستان هشدار داد و از طرف های درگیر در این کشور خواسته است كه درهنگام نبرد به جان و مال غیرنظامیان توجه جدی نمایند
 

کشتند بشر را که سیاست این است

پرتو_nکشتند بشر را که سیاست این است!

پرتونادری
افغانستان سرزمین استبداد است. جغرافیای خون وآتش. این جا هر کسی به قیمت خون مردم بر اریکه می رسد. به زبان دیگر اریکه نشینانان پیوسته در این سرزمین از رودبارخون گذشته و تا بر اریکه بوده اند خون ریخته اند. کسانی به هوای رسیدن به بهشت سوسیالیزم زنده گی مردم را به جهنمی بدل ساختند، کسانی هم به بهانۀ حاکمیت شریعت غرای محمدی! تیغ در گلوی مردمان گذاشتند. گروهی هم تشنه تر از دیگران آمدند و به نام برقراری قانون خدا در زمین خدا، نه تنها در هرگام خون بی گناهان را برزمین ریختند؛ بلکه به باغستان ها، کشتزارها وخانه های مردم نیز رحمی نکردند و همه را آتش زدند.
افشای فهرست نام های پنج هزار تن از شهیدان این سرزمین باردیگر ذهن وحافظۀ ما را برد به آن روزگارانی که زنده گی بوی خون می داد. این فهرست شاید نقطۀ پایانی بود بر داستان خون آلود آن شهروندانی که شاید نیمه شبانی و یا هم نیم روززانی دستان شان به وسیلۀ جلادان «اکسا» ولچک خورد. حال دیگر کسی پندار برگشت عزیزان گم شدۀ خود را در ذهن نمی پروراند. بلور پندار ها درهم شکست. با این همه این پایان کار نیست. از این زنجرۀ دراز خون آلود، شاید این فهرست نخستین حلقه باشد وشاید هم حلقۀ دوم یا سوم! نخستین بار چنین فهرستی در زمان حفیظ الله امین به نشر رسیده بود.
او پس از آن که بالشتی را بر دهان نورمحمد ترکی گذاشت و به گفتۀ خودشان، آن نابغۀ چهارم دنیا را بی آن که پیاله آبی برایش دهد،کشت و فرستاد پشت دیوار های سیاه تاریخ، آن گاه خود با شعار مصونیت، قانونیت و عدالت بر تخت سلطنت کار گری نشست. چند روز بعد روی دیوار های وزارت داخله فهرست نام های بیشتر ازپنج هزار تن را و به روایتی  دوازده هزار را که ظرف سه ماه به وسیلۀ نظام کارگری ! کشته شده بودند، آویخته شد. امین به راحتی گفت که این همه را تره کی کشته است! او حتا برای فریب مردم شماری از زندانیان سیاسی را از زندان پلچرخی و ولایات رها کرد. با این حال امین تا بر اریکه بود کشت و کشت و کشت!  کارمل و نجیب که بر اریکه رسیدند نیز کشتند و کشتند و کشتند. تنها نحیب دست کم 20000 هزار تن را پس از مشی مصالحۀ ملی خود از زندان پلچرخی رها کرد، حال می توان تخمین زد که چند هزار تن دیگر باید در دوران حاکمیت پرچمی ها کشته شده باشند! افغانستان با دریغ هنوز فهرست کامل کشته شده گان خود را در دست ندارد. در آن سال ها افزون بر دولت، تا مجاهدین هر کارمند دولت را و هرمعلمی را در هر جایی که می یافتند به نام کمونست می کشتند. مکتب ها آتش زده می شد و معلمی که گرفتار می آمد کشته می شد. مجاهدین چون به کابل رسیدند ، فکر می کردند که کافرستانی را فتح کرده اند و درنخستین روز ها چنان به جان هم افتادند که کوچه کوچۀ کابل به گذرگاه خون و مرگ بدل شد، تا بودند جنگیدند و  جنگیدند و در این میان مردمان بودند که کششته می شدند یا کوله بار زنده‌گی بر دوش می رفتند تا در زیر اسمان غربت بخت خود را بیازمایند! همه جا خون بود و گوشت پاره های پراگندۀ مردم، طالب به شیوه های دیگر می کشت، آن ها نیز به مانند مجاهدان، پیش از رسیدن به کابل هزاران راکت را بر شهر پرتاپ کردند و خون هزاران تن را بر خاک ریختند. ستدیوم ورزشی کابل را به کشتارگاهی بدل کرده بودند و مردم را به تماشا فرامی خواندند، هی می کشتند و می کشتند و هنوز هم می کشند. شهر کابل انفجار ده ها هزار راکت را در دوران مجاهدین و طالبان با دادن گوشت و خون خود تحمل کرده است، هنوز هم تحل می کند.راکت ها سکات و اوره گان دولت انقلابی! بخش های دیگر کشور را در ولایات و دهکده‌ها به حمام خون بدل می کرد. در ده سال گذشته نه تنها طالبان پیوسته مردم را کشته اند؛ بلکه دستان دولت دموکراسی ب 52 امریکایی نیز تا ارنج به خون مردم آلوده است. این در حالی است که این ها هر کدام پیوسته تلاش می کنند تا به گونه یی انسان کشی های خود را توجیه کنند. حفیط الله امین می گفت که برای رسیدن به نظام سوسیالیستی به یک ملیون انسان نیاز است.یعنی اگر دگران کشته می شوند، مهم نیست، مهم این است که باید به سوسیالیزمی رسید که امین در ذهن داشت! هم اکنون نیز این مردم است که کشته می شوند. مانند آن است که مردم افغانستان عادت کرده اند تا کشته شوند، عادت کرده اند تاغارت شوند، عادت کرده اندکه در برابر بیداد خاموش بمانند. دهه هاست که ما کشته می شویم، با این حال گویی نه مردم و نه سیاسیون از این تاریخ خونین چیزی نیاموخته اند. مردمانی که از تاریخ نمی آموزند، هیچ‌گاهی به کام‌گاری نخواهند رسید. به آزادی و سربلندی نخواهند رسید! شاید یکی از دلایل این باشد که جعل پردازان تاریخ همیشه جعل‌نامه هایی را پیش چشمان مردم گشوده اند!
ادامۀ چنین استبدادی در تاریخ معاصر افغانستان سبب شده است که هیچ گروهی نخواهد مسوولیت تاریخی خود را بر عهده  گیرد. به گفتۀ مردم هرکسی که آمده برف بام خود رابر بام دیگران انداخته و تصور کرده است که گویا با چنین کاری می توانند از داوری تاریخ بگریزد! تاریخ استبداد هیچ گروه سیاسی  را به حساب گروه دیگر نمی بخشد! ما در تاریخ معاصرخود پیوسته شاهد جریان رودبار خونین استبداد بوده ایم و هم اکنون نیز این رودخانۀ خون بسیار بسیار مواج و توفانی است. تاریخ حافظۀ شگرفی دارد ،چیزی را فراموش نمی کند؛ اما این ماییم که حافظۀ تاریخی نداریم . نداشتن حافظۀ تاریخی به این مفهوم است که ما تا کنون نتوانسته ایم که از تاریخ بیاموزیم! ما جنایکاران خود را هم در قشر امنیتی قومی و زبانی خود جای داده ایم.  اگر کس دیگری بر کارکردها و غارت‌گری های او اشاره یی کرد، آن را اهانتی به قوم ، مذهب و زبان خود تلقی می کنیم . چنین است تمام غارتگران، آدم کشان و معامله گران خون مردم با استفاده از نام قوم، مذعب و زبان خود به تارج قوم خود می پردازند. ما هنوز  به درک مشترک تاریخ نرسیده ایم  این در حالی است که بدون درک مشترک از تاریخ  شاید  هرگونه تک تازی و هیاهو به هدف ملت شدن یا ملت سازی ، به همان مهمیز زدن  در بی راهه یی می ماند که ما را در هرگام از کعبۀ مقصود دور و دور ترمی سازد!
میزان 1392
کابل

تصاميم ارغنديوال و هلال، شخصى

حزب اسلامى حکمتيار فعاليت هاى ارغنديوال و هلال را شخصى خواندحزب اسلامى حکمتيار فعاليت هاى ارغنديوال و هلال را شخصى خواند



گروه حزب اسلامى به رهبرى حکمتيار، مخالفت شديد خود را با اتحاد انتخاباتى ممکنۀ ارغنديوال با داکتر عبدالله و اعلام نامزدى قطب الدين هلال به انتخابات رياست جمهورى، ابراز داشت و آن را فيصله هاى شخصى اين دو تن خواند.
مذاکرات بر سر معاونت اول، در صورت اتحاد انتخاباتى حزب اسلامى به رهبرى عبدالهادى ارغنديوال وزير اقتصاد با داکتر عبدالله، جريان دارد.

همچنان قطب الدين هلال يکى از اعضاى حزب اسلامى،جمعه شب طى يک مصاحبه اعلام کرد که  نامزد رياست جمهورى در انتخابات آينده ميباشد.

وى گفت: حزب اسلامى، حزبى است که رهبرى آن را انجنير حکمتيار بر عهده دارد و اکثريت خاموش، از وى حمايت مى کنند.

اما داکتر غيرت بهير  رييس امور سياسى حزب اسلامى به رهبرى انجنير حکمتيار مى گويد که تصاميم ارغنديوال و هلال، شخصى است و با حزب اسلامى هيچ پيوند ندارد.

موصوف به تاريخ (٦ ميزان) به  آژانس خبرى پژواک گفت که توافق داکتر عبدالله با ارغنديوال، جنبۀ شخصى دارد و  وى آن را تصيمى نادرست و غلط مى خواند.

داکتر بهير افزود: "شان و شوکت والاى حزب اسلامى، نمى پذيرد که جزء همچو يک توافق باشد و يا هم از همچو چهره حمايت نمايد."

به گفتۀ وى، حزب اسلامى هيچ وقت از کسى حمايت نخواهد کرد که به گفتۀ وى، در خدمت دشمنان قرار داشته و بر حضور نيروهاى ناتو تاکيد دارد.

رييس امور سياسى حزب اسلامى در مورد نامزدى هلال  گفت که وى، خودسرانه و بدون اجازه به کابل رفته، درآنجا فعاليت هاى شخصى خود را آغاز کرده و با حزب اسلامى پيوند ندارد.

وى افزود که هلال، از حزب اسلامى نمايندگى کرده نمى تواند، نه هم با تلاش هاى حزب توافق دارد و نه تلاش هاى وى به حمايت حزب تعبير گردد.

داکتر بهير گفت: "ما از افرادى حمايت نمى کنيم که توسط امريکا ايستاده شده اند."

قابل ذکر است که حزب اسلامى، اکنون به چند گروه تقسيم شده و گروه حکمتيار، مصروف مبارزۀ مسلحانه با دولت و نيروهاى خارجى مى باشد؛ اما بخش اعظم گروه به رهبرى ارغنديوال با حکومت يکجا است.

همچنان گروه سوم حزب اسلامى تحت رهبرى وحيدالله سباون نيز در کابل فعاليت ميکند.
عبدالله کاموال سخنگوى گروه حزب اسلامى ارغنديوال نيز شب گذشته، نامزدى هلال را به آژانس پژواک تاييد کرد.
وى گفت که آنها پاليسى خود را دارند و مذاکرات آنها در مورد اتحاد انتخاباتى، با گروه هاى سياسى  جريان دارد؛ اما تاکنون به کدام فيصله نرسيده است.
موصوف افزود که قطب الدين هلال، از مدت ها قبل بدينسو، به هدف فعاليت هاى شخصى به کابل آمده و دفاتر خود را باز کرده است.

موصوف اين مطلب را به تاريخ (٥ ميزان) در يک محاصبه با تلويزيون خصوصى کابل نيوز بيان کرد.
وى افزود: "خود را از سوى حزب اسلامى و اکثريت خاموش افغان ها، کانديد کرده و آنها از من حمايت خواهند کرد."
هلال، درين مصاحبه گفت که در صورت پيروزى، مبارزۀ جدى عليه فساد ادارى، تلاش ها براى تحکيم نظام اسلامى در کشور و مذاکرات جدى و درست صلح با مخالفين به ويژه طالبان، انجام خواهد داد.(پژؤاک)


انتخابات جدی تر می شود

انتخابات جدی تر می شود

-

پروسه انتخابات با ثبت نام نامزدان ریاست جمهوری عملا به سوی پرتحرک شدن پیش می رود. پیش از این تنها یک تن خود را برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرده بود. و حالا با ثبت نام یکی دیگر از کاندیدانی که در دور گذشته نیز از نامزدان اصلی بود، انتخابات حالتی جدی به خود خواهد گرفت. به زودی و با نزدیک شدن به مهلت پایانی ثبت نام نامزدان به مراکز ثبت نام رفته و نام خود را نوشته خواهند کرد. کمیسیون مستقل انتخابات گفته است که مهلت ثبت نام تمدید نخواهد شد.
انتخابات پیش رو مطمینا، پرهیجان، متفاوت، و حساس خواهد بود. زمان برگزاری انتخابات، که همزمان با خروج نیروهای خارجی از افغانستان خواهد بود. و از جهت دیگر نبودن رئیس جمهوری فعلی که دو دوره را با در پست ریاست جمهوری کار کرده است، و به نوعی انتقال قدرت به حساب می آید، جهت گیری ها و موضع گیری های احزاب و گروه های سیاسی و انتظار اینکه تحولات عمده ای در آینده به وجود بیاید، انتخابات پیش رو را متفاوت نشان می دهد.
احزاب و گروه های سیاسی به دنبال کسب قدرت سیاسی با تشکیل ائتلاف ها، اتحادها و جریان های جدید هستند. به زودی شاهد وقایع غیر منتظره ای در عرصه سیاست در افغانستان خواهیم بود. حضور مردم در این انتخابات نیز بر اساس پیش بینی ها وسیع و گسترده خواهد بود. مردم افغانستان در دو انتخابات گذشته با وجود همه تهدیدها و مشکلاتی که وجود داشت، اما با ایثارگری و از خود گذری صرف برای ساختن آینده ای بهتر و تعیین سرنوشت شان به دست خودشان حضور وسیعی در انتخابات داشتند، این بار نیز حضور مردم با توجه آنچه گفته شد در انتخابات گسترده خواهد بود. بر خلاف بسیاری از کشورهای جهان که حکومت ها نگران از شرکت مردم در انتخابات هست، انتظار می رود که هیچ نگرانی از شرکت مردم در انتخابات وجود نداشته باشد.
صرف آنچه در افغانستان نگرانی ها را از قبل برانگیخته بود، تقلب، و تخلف از قوانین  است. افغانستان کشوری است که میزان ناامنی در آن در حد بالایی وجود دارد، فساد اداری وسیع ادارات افغانستان را  رنج می دهد و تلاش برای بیرون شدن از این وضعیت نیز راه به جایی نبرده است، از سوی دیگر چند انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی که در گذشته برگزار شده است نیز با انتقادات گسترده روبرو بوده اند.
نامزدان انتخاباتی پس از این با شعارها و تعهدات جدیدی وارد مبارزه سیاسی برای کسب قدرت می شوند. نامزدان در انتخابات معمولا در گذشته کمتر به شعارهایشان عمل نموده اند. معمولا پیروزی به معنای پایان یافتن همه تعهداتی است که در گذشته انجام شده است. شعارهایی که در گذشته داده شده بود، هم شعارهای کلانی بودند و هم اراده ای برای تحقق آنها وجود نداشت و به همین جهت نیز عملی نشدند. افکار عمومی جهانی نیز با توجه به همین شعارها انتظار تحقق تغییرات  عمده در افغانستان را داشتند، لذا با عملی نشدن تعهدات و شعارهایی که داشته شده بود، موج شدیدی از اعتراضات و در خواست ها عنوانی دولت افغانستان سرازیر شده است که اکثرا نیز راه به جایی نبرده اند.
به هر صورت انتخابات پیش رو نیازمند تعهد نامزدان به پایبندی به قانون، تلاش نهادهای مجری انتخابات به دقت در برگزاری انتخابات، حمایت همه جانبه جامعه جهانی از برگزاری سالم و شفاف انتخابات در افغانستان و حضور پرشکوه و وسیع مردم افغانستان در پای صندوق های رای می باشد.
نامزدان از همین اکنون باید متوجه باشند که بلوغ سیاسی مردم افغانستان به اندازه ای رسیده است که دیگر بی توجهی به مردم و نظرات آنها ممکن نیست.  

خلیلی در بن‌بست، محقق

خلیلی در بن‌بست، محقق در پریشانی، مدبر چه خواهد کرد؟
 
سه رهبر هزاره، هر یک محمدکریم خلیلی، محمد محقق و صادق مدبر، برای تصاحب چوکی معاونت دوم ریاست جمهوری، پیدا و پنهان با همدیگر رقابت می‌کنند؟ اکنون ببینیم که وضعیت سیاسی این سه رهبر مدعی دولت‌داری چگونه است و کدام شان بخت بیشر برای پیروزی دارد؟
خلیلی هنوز در بن‌بست قرار دارد. نه تکت انتخاباتی‌اش مشخص است و نه کاندید مناسب برای پست معاونت دوم ریاست جمهوری پیدا می‌تواند. بهترین گزینه‌ی خلیلی، سرور دانش می‌باشد؛ مردی که نه اتوریته‌ی شخصی دارد، نه جذابیت اجتماعی، نه شهامت روحی و نه تهور سیاسی. تنها افتخار سرور دانش، سهم داشتن در تسوید قانون اساسی‌ است؛ قانونی که به رئیس جمهور کشور اختیاراتی را داده است که می‌تواند او را به یک سلطان مستبد مطلق‌العنان تبدیل کند. چنان که کرده است. بعید می‌نماید که خلیلی با چنین مهره‌ی ضعیفی بتواند در صفحه‌ی شطرنج سیاست افغانستان، بازی موفق انجام بدهد و برنده شود.
محقق هرچند یک گام از خلیلی جلوتر حرکت می‌کند، تیم انتخاباتی‌اش را مشخص کرده و با داکتر عبدالله رفته است، اما شیوه‌ی رفتن محقق با داکتر عبدالله چنان ناسنجیده، ناشیانه و شتاب‌زده صورت گرفت که او هم در میان جبهه‌ی ملی تنها ماند و هم با اعتراض قومی مواجه شد. هم خود را در نزد اقوام دیگر بی‌اعتماد نشان داد و هم در چشم هزاره‌ها کم اعتبار گردید. اکنون محقق با پریشانی و نگرانی، اسیر تیمی شده است که نه رئیس آن چندان نام نیک دارد و نه معاون اول آن را کسی می‌شناسد.
اکنون با رسیدن خلیلی به بن‌بست و افتادن محقق در پریشانی، هزاره‌ها منتظراند که مرد سوم سیاست آنها، داکتر صادق مدبر چه خواهد کرد؟
تا اینجا داکتر صادق مدبر، موفق بازی کرده است. او نه چون خلیلی در بن‌بست قرار دارد و نه مثل محقق، پل‌های پشت سر و راه‌های پیش روی خود را خراب کرده و بسته است. داکتر صادق مدبر نه ضعف سیاسی و ناتوانی مدیریتی سرور دانش را دارد و نه چون محقق از عدم اعتماد دیگران نسبت به خود رنج می‌برد. هم در افکار عمومی از تصویری نسبتا مثبت برخوردار است و هم در معادلات سیاسی، از جایگاه مطمئن.
کارنامه‌ی گذشته‌ی داکتر صادق مدبر نیز، رشد سیاسی تحسین‌برانگیز او را نشان می‌دهد. مدبر در دوران جهاد، یکی از قوماندان‌های درجه چندم سید حسین انوری، فرمانده نظامی حزب حرکت آیةالله شیخ آصف محسنی بود، اما امروز در حالی که سید حسین انوری تنها یک نماینده‌ی معمولی پارلمان می‌باشد، داکتر صادق مدبر، در چوکی اداره‌ی امور کشور تکیه می‌زند، چندین نماینده در پارلمان دارد و ده‌ها شخصیت سیاسی در حد سید حسین انوری را رهبری می‌کند.
رقبای درون قومی داکتر صادق مدبر وقتی در برابر قدرت ابتکار، تدبیر و تعامل سیاسی او کم می‌آورند، تنها اهرم فشار تبلیغاتی‌ای که از آن علیه مدبر استفاده می‌کنند این است که می‌گویند مدبر سابق حرکتی و محسنی پارت بوده است و خلیلی و محقق، وحدتی و پیرو مزاری. در حالی که حتی در این مورد نیز، کارنامه‌ی مدبر مثبت‌تر است. در سه سال مقاومت غرب کابل به رهبری شهید مزاری، محقق در مزار شریف مصروف زندگی خود بود، خلیلی بیشتر در پشاور و تهران به سر می‌برد، اما مدبر در صحنه‌ی جنگ در غرب کابل در کنار مردم و مزاری قرار داشت.
از همه‌ی اینها که بگذریم واقعیت این است که داکتر صادق مدبر هر مقدار که برای افغانستان و هزاره‌ها کار کرده و به هر جا که خودش را رسانده با تکیه به توانایی شخصی و از آدرس سیاسی خود بوده است. برخلاف خلیلی و محقق، نه از میراث معنوی و سرمایه‌ی اجتماعی خون مزاری خرج کرده و نه از آدرس رهبری مردم هزاره، سیاست نموده و سخن گفته است. این بدین معنی است که داکتر صادق مدبر، چنان که نسبت به رقبای قومی خویش مدبرتر است، صادق‌تر نیز می‌باشد.