Tuesday 22 October 2013

قصه های از گاندی فقید

 قصه های از گاندی فقید
رهاورد زندگی در آفریقای جنوبی و تجربه رفتارهای نژادپرستانه برای گاندی چه بود؟ اعتراض گاندی به تبعیض نژادی، چگونه او را در مسیر گاندی شدن قرار داد؟
گاندی برای اولین بار در آفریقای جنوبی بود که مبارزه خود را علیه نژادپرستی و تعصبات قومی نسبت ...به هندی ها آغاز کرد. اینجا بود که او از موضع خود به عنوان یک وکیل جوان غرب گرا دور شد تا بتواند رسوم فرهنگی و مذهبی هند را احیا کند. وی همچنین اندیشه "ساتیاگراها" (یا همان "قدرت حقیقت" ) را سرلوحه کارهای خود قرار داده و به هنگام بازگشت به وطن، آن را به عنوان سمبل خود معرفی کرد.

گاندی می گوید: «اصل عدم توسل به زور، اولین و آخرین آیه من است» آیا بدون حضور ابزار قهریه، می شود حق را احقاق کرد؟ اگر گاندی بود، درباره جنگ بشردوستانه چه می گفت؟ به نظر می سد، مداخله بشردوستانه و توسل به قوه قهریه برای احقاق حق، تئوری عدم خشونت و نافرمانی مدنی گاندی را نقض می کند.
گاندی مخالف جنگ بود. وی معتقد بود که جنگ هم شروع کننده نزاع وهم حریف را از فضایل انسانی دور می سازد. در اینجا می توان به دو نوع قدرت حقیقت و قدرت خشم اشاره کرد. به عقیده وی، احقاق حقوق تنها از طریق قدرت حقیقت می تواند صورت گیرد. در نافرمانی مدنی، فرد تمام قوانین غیرعادلانه را با در نظر گرفتن عواقب احتمالی آن زیر پا می گذارد تا توجه افراد را به بی عدالتی حاصل از این قوانین جلب کند.
See More
گاندی تعاون را بجای رقابت می گزیند. روح دموکراسی، رقابت است. آیا اندیشه گاندی، دموکراسی برمی تابد؟
دموکراسی هندی، چقدر خود را مرهون گاندی است؟
مشخصه اصلی و وجه تمایز کشور هند، داشتن بزرگترین دموکراسی در پر جمعیت ترین کشور جهان است . گاندی ...اصطلاح سواراج "Swaraj" را که به معنای "خود فرمانروایی" می باشد،بیشتر از دموکراسی استفاده می کرد . وی معتقد بود که هند نه تنها باید کشوری ازاد ودموکراتیک باشد، بلکه باید به کشوری خودگردان نیز تبدیل شود. این بدان معناست که هر فرد باید به تنهایی قادر به اداره امور خود باشد. این چیزی فراتر از رهایی از محدودیت ها و قید و بندهاست و به افراد اجازه می دهد با یکدیگر رقابت کنند تا جاییکه قدرتمند بر ضعیف چیره شده و زیر سلطه خود قرار دهد. کلمه " خود فرمانروایی" به این مفهوم اشاره دارد که هر یک از افراد می تواند به تنهایی زندگی خود را اداره کند، هر روستا می تواند با تشکیل انجمنی از بزرگان که "پانچیات" ((Panchyatنامیده می شود، امور خود را اداره کند و هر جامعه ای باید از لحاظ اقتصادی و سیاسی مستقل باشد. این مسئله باید به بخش ها، دولت ها، و ملت ها نیز کشیده شود. با اینکه هند از وابستگی سیاسی به انگلستان نجات پیدا کرد و به استقلال دست یافت، اما گاندی رضایت کافی نداشت زیرا فکر می کرد هنوز مسئله خودفرمانروایی بهطور حقیقی برای هر فرد ، خانواده ، و روستا محقق نشده است. آنچه که لازم است این است که پارلمان باید منحل شده و رهبران آن به منظور رسیدن به اهداف خودکفایی و خودبسندگی واقعی به روستاها بروند

No comments:

Post a Comment