خلیلی در بنبست، محقق در پریشانی، مدبر چه خواهد کرد؟
سه رهبر هزاره، هر یک محمدکریم خلیلی، محمد محقق و صادق مدبر، برای تصاحب چوکی معاونت دوم ریاست جمهوری، پیدا و پنهان با همدیگر رقابت میکنند؟ اکنون ببینیم که وضعیت سیاسی این سه رهبر مدعی دولتداری چگونه است و کدام شان بخت بیشر برای پیروزی دارد؟
خلیلی هنوز در بنبست قرار دارد. نه تکت انتخاباتیاش مشخص است و نه کاندید مناسب برای پست معاونت دوم ریاست جمهوری پیدا میتواند. بهترین گزینهی خلیلی، سرور دانش میباشد؛ مردی که نه اتوریتهی شخصی دارد، نه جذابیت اجتماعی، نه شهامت روحی و نه تهور سیاسی. تنها افتخار سرور دانش، سهم داشتن در تسوید قانون اساسی است؛ قانونی که به رئیس جمهور کشور اختیاراتی را داده است که میتواند او را به یک سلطان مستبد مطلقالعنان تبدیل کند. چنان که کرده است. بعید مینماید که خلیلی با چنین مهرهی ضعیفی بتواند در صفحهی شطرنج سیاست افغانستان، بازی موفق انجام بدهد و برنده شود.
محقق هرچند یک گام از خلیلی جلوتر حرکت میکند، تیم انتخاباتیاش را مشخص کرده و با داکتر عبدالله رفته است، اما شیوهی رفتن محقق با داکتر عبدالله چنان ناسنجیده، ناشیانه و شتابزده صورت گرفت که او هم در میان جبههی ملی تنها ماند و هم با اعتراض قومی مواجه شد. هم خود را در نزد اقوام دیگر بیاعتماد نشان داد و هم در چشم هزارهها کم اعتبار گردید. اکنون محقق با پریشانی و نگرانی، اسیر تیمی شده است که نه رئیس آن چندان نام نیک دارد و نه معاون اول آن را کسی میشناسد.
اکنون با رسیدن خلیلی به بنبست و افتادن محقق در پریشانی، هزارهها منتظراند که مرد سوم سیاست آنها، داکتر صادق مدبر چه خواهد کرد؟
تا اینجا داکتر صادق مدبر، موفق بازی کرده است. او نه چون خلیلی در بنبست قرار دارد و نه مثل محقق، پلهای پشت سر و راههای پیش روی خود را خراب کرده و بسته است. داکتر صادق مدبر نه ضعف سیاسی و ناتوانی مدیریتی سرور دانش را دارد و نه چون محقق از عدم اعتماد دیگران نسبت به خود رنج میبرد. هم در افکار عمومی از تصویری نسبتا مثبت برخوردار است و هم در معادلات سیاسی، از جایگاه مطمئن.
کارنامهی گذشتهی داکتر صادق مدبر نیز، رشد سیاسی تحسینبرانگیز او را نشان میدهد. مدبر در دوران جهاد، یکی از قوماندانهای درجه چندم سید حسین انوری، فرمانده نظامی حزب حرکت آیةالله شیخ آصف محسنی بود، اما امروز در حالی که سید حسین انوری تنها یک نمایندهی معمولی پارلمان میباشد، داکتر صادق مدبر، در چوکی ادارهی امور کشور تکیه میزند، چندین نماینده در پارلمان دارد و دهها شخصیت سیاسی در حد سید حسین انوری را رهبری میکند.
رقبای درون قومی داکتر صادق مدبر وقتی در برابر قدرت ابتکار، تدبیر و تعامل سیاسی او کم میآورند، تنها اهرم فشار تبلیغاتیای که از آن علیه مدبر استفاده میکنند این است که میگویند مدبر سابق حرکتی و محسنی پارت بوده است و خلیلی و محقق، وحدتی و پیرو مزاری. در حالی که حتی در این مورد نیز، کارنامهی مدبر مثبتتر است. در سه سال مقاومت غرب کابل به رهبری شهید مزاری، محقق در مزار شریف مصروف زندگی خود بود، خلیلی بیشتر در پشاور و تهران به سر میبرد، اما مدبر در صحنهی جنگ در غرب کابل در کنار مردم و مزاری قرار داشت.
از همهی اینها که بگذریم واقعیت این است که داکتر صادق مدبر هر مقدار که برای افغانستان و هزارهها کار کرده و به هر جا که خودش را رسانده با تکیه به توانایی شخصی و از آدرس سیاسی خود بوده است. برخلاف خلیلی و محقق، نه از میراث معنوی و سرمایهی اجتماعی خون مزاری خرج کرده و نه از آدرس رهبری مردم هزاره، سیاست نموده و سخن گفته است. این بدین معنی است که داکتر صادق مدبر، چنان که نسبت به رقبای قومی خویش مدبرتر است، صادقتر نیز میباشد.
No comments:
Post a Comment