Tuesday, 22 May 2012

طرح سیاسى جبهه ملى افغانستان

طرح سیاسی جبهه ملی
  سه شنبه, حوت ۲۳م, ۱۳۹۰
طرح سیاسى جبهه ملى افغانستان


بسم الله الرحمن الرحیم

کشور ما افغانستان و مردم رنج کشیده آن، در گذر تاریخ پر تلاطم خود مهم ترین و بحرانی ترین مرحله را تجربه می نماید. خروج نیرو های خارجی، سازش با مخالفان مسلح، تقابل زیانبار قوای ثلاثه کشور، تدویر غیر قانونی جرگه عنعنوی و ده ها مسایل کوچک و بزرگ دیگر مایه نگرانی جدی مردم افغانستان شده است.
بحرانهای پیچیده سیاسی، حقوقی و ساختاری بی اعتباری شدیدی دستگاه عدلی و قضایی، هتک اعتبار و حیثت نهادهای تقنینی و حقوقی، وفلج کامل دستگاه اجرایی، کشور را لحظه به لحظه با دشواریهای تازه رویاروی می سازد. بی ثباتی های فزاینده، نقض گسترده قانون و فروپاشی کامل نظام اداری، آینده سیاسی کشور را بیش از پیش دچار ابهام و تاریکی کرده است.
این وضعیت ایجاب میکند که جوانب عمده و محورهای موثر سیاسی که پیش از این نیز در عبور دادن کشور از بحرانهای دشوار، نقش های مثبت و مؤثر ایفا کرده اند، با درک حساسیت وضعیت کنونی و عبرت از تجارب تلخ و زیانبار گذشته، غرض نجات کشور از بحران، به ایفای نقش بپردازند. بدین روی به منظور تثبیت و استقرار نظام سیاسی واقعاً دموکراتیک درکشور و تطبیق ارزشهای مندرج درقانون اساسی و ایجاد یک نظام سیاسی کثرت گرا و فراگیر و به منظور بیرون رفت از بحرانهای پیچیده سیاسی و ساختاری کنونی و تضمین ثبات و آینده سیاسی کشور، محورهای سیاسی عمده کشور بعد از غور و بحث طولانی تصمیم گرفته اند تا جبهه سیاسی وسیعی را تحت عنوان «جبهه ملی افغانستان» با اهداف و اصول زیر اعلام دارد.
۱ جبهه ملی وضعیت سیاسی کشور را بحرانی دانسته و نسبت به ادامه آن هشدار می دهد و ازتمامی جوانب و نیروهای موثر ملی و بین المللی دست اندر کار میخواهد که مساعی خویش را در راستای خروج از این وضعیت به کار اندازد. این جبهه می کوشد که از رهگذر ایجاد یک بدیل مطمین و مؤثر برای نظام سیاسی ناکارآمد کنونی، راههای خروج از بحران را پیگیری کند.



۲ مشکلات اساسی کشور، علاوه برضعف مدیریت سیاسی، به نقص ساختار سیاسی باز می گردد. جبهه ملی یگانه راه حل مطمین و موثر بحران کشور را تغییر در ساختار نظام سیاسی می داند. این تغییر میتواند شامل تغییر از نظام متمرکز بسته و ناکارآمد کنونی به یک نظام سیاسی باز و غیرمتمرکز و متناسب با واقعیت های متکثر فرهنگی , اجتماعی و سیاسی افغانستان و از جمله تغییر نظام ریاستی کنونی به یک نظام پارلمانی- صدارتی باشد.
۳ جبهه ملی براصل احترام به نقش نهاد های دموکراتیک و قانونی تأکید نموده، شورای ملی کشور را بحیث مظهر اراده ملت افغانستان می شناسد و هر نوع تلاش برای نفی صلاحیت های تسجیل شده شورای ملی در قانون اساسی و تعویض آن با نهاد های فرا قانونی را مردود می داند. بدین لحاظ جبهه ملی تدویر جرگه عنعنوی را یک اقدام غیر قانونی دانسته در آن اشتراک نمی نماید.
۴ جبهه ملی مخالف رسیدن به صلح از طریق مذاکره با طالبان نمی باشد، اما ساختار متمرکز و مشروعیت ضعیف نظام کنونی را مانع اصلی درین راه می داند. به همین لحاظ، جبهه ملی پیش از هر چیز بر ضرورت اصلاحات بنیادی در ساختار نظام سیاسی کشور قبل از تکمیل پروسه انتقال مسولیت های امنیتی به افغانها تاکید می ورزد.
۵ به منظور حمایت از تمرکز زدایی از قدرت، تقویت دموکراسی، افزایش مشارکت عمومی، افزایش اقتدار شوراهای ولایتی و انتخابی شدن والی ها جز اصلی اهداف این جبهه است.
۶ جبهه ملی، به منظور تأمین امنیت، مبارزه با تروریزم، تقویت تجارب سیاسی ورشدوانکشاف نهادهای ملی، برحضورمثبت، مؤثر و سازنده جامعه بین المللی در یک چارچوب تعریف شده درافغانستان تاکید می کند.
۷ جبهه ملی، خواهان تغییرنظام انتخاباتی بوده وازسیستم رای دهی تناسبی که برمبنای آن علاوه براشخاص مستقل، احزاب سیاسی نیزمی توانند دارای حق رأی باشند، حمایت می کند.
۸ جبهه ملی، به منظورتامین هرچه بهترعدالت وکاهش مشکلات عدلی و قضایی مردم و رفاه حال عامه، خواهان اصلاح سیستم عدلی وقضایی و استقلال قوه قضاییه می باشد.
۹ اهداف متذکره در چارچوب یک مبارزه مدنی- حقوقی پیگیری خواهد شد. تغییرات بنیادی که مستلزم تغییر در قانون از جمله قانون اساسی خواهد بود، ازطریق میکانیزم های پیش بینی شده در خود قانون اساسی صورت خواهد گرفت.
۱۰ جبهه ملی افغانستان ترور زنجیره ای شخصیت های بارز ملی و جهادی و در رأس استاد برهان الدین ربانی را به شدت محکوم کرده و از دولت میخواهد که در این مورد تحقیق و پیگیری همه جانبه نموده وبا عاملان آن برخورد جدی نماید.
۱۱آغوش جبهه به تمامی شخصیت های ملی ونهادهای سیاسی و مدنی برای اتحاد و همبستگی بیشتر باز می باشد.

…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..
اعلامیه مشترک اپوزیسیون مخالف دولت و هیئت مجلس نمایندگان ایالات متحده امریکا
ما از ماموریت ایتلاف بین الملی در افغانستان حمایت کردیم و آرزوی ما آنست که این ماموریت در راستای یک افغانستان با ثبات و مرفه موفقیت آمیزباشد. در عین حال هنوز خطر آن که فدا کاری و ایثاری را که مردم افغانستان و منسوبان ایتلاف بین الملی با هزینه بزرگ جانی و مالی انجام داده اند، پس از بازگشت نیروهای بین الملی ایتلاف به هدر برود، منتفی نیست.
ما بدین باور هستیم که سیستم سیاسی و اداری افغانستان به علت تمرکز بیش از حد قدرت کارایی لازم را از دست داده است. به فکر ما شاید هیچ آمریکای و متحدین بین الملی شان چنین تمرکز بیش از حد را درکشور خود تصور کرده نتوانند. سیستم موجود به رییس جمهور اجازه می دهد که والیان، قوماندانان پولیس ولایات، ولسوالان و شهردارها را با صدور فرمان مقرر نماید و مزید بر ان یک ثلث اعضای مشرانو جرگه (سنا) را انتصاب کند. سستم متمرکز قدرت در افغانستان باعث بروز فساد گسترده، فاصله گرفتن کتله های وسیع مردم از حکومت، کندی در روند انکشاف اقتصادی، سوء استفاده و از قدرت، بی ثباتی روز افزون سیاسی شده و حاکمیت قانون را وسیعاٌ تحت الشعاع قرار داده است.
ما معتقد بر آنیم که یک دیالوگ ملی درباره بازنگری برخی ازمواد قانون اساسی آغاز گردد که کمبودهای جدی ساختار قدرت فعلی را اصلاح نموده یک سیستم غیر متمرکز کثرت گرای اداری را که با واقیعت های تنوع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشورمطابقت داشته باشد، به میان بیاورد. مردم افغانستان خواهان یک نظام دموکراسی پارلمانی به جای نظام ریاستی فرد محور می باشد.
ما عمیقا باور داریم که مذاکره با طالبان فقط و فقط زمانی موثر و قابل قبول می باشد که همه جناح های درگیر شامل پروسه مذکور باشند. پروسه جاری مذاکرات با طالبان باین دلیل ناقص است که افغان های مخالف بینش طالبانی در آن حضور ندارند. لازم به یاد آوری می باشد که طالبان افراط گرا و حامیان القاعده شان به برکت فداکاری های افغانهای شامل نیروهای مقاومت با اشتراک عده محدود از منسوبان قوت های مخصوص ایالات متحده آمریکا و جامعه بین المللی شکست داده شده بود. در پروسه جاری مذاکرات با طالبان فداکاری ها، قربانی ها و نگرانی مشروع آن بخش از افغانها را نادیده میگیرد که با بر انداختن رژیم طالبان به رنج و عذاب مردم افغانستان پایان داده اند.
به باورما تحکیم نهاد های مرکزی و محلی ادا ره از طریق تامین مشارکت وسیع مردم به نحوی که پاسخگوی نگرانی های همه اقشار جامعه باشد، پیش شرط بازکشت سریع قوت های بین المللی از افغانستان میباشد.
ما از خواست مردم افغانستان برای تعویض سیستم انتخاباتی رای واحد غیر قابل انتقال (SNTV) به یک شیوه مورد قبول نظام انتخاباتی تناسبی که فرصت های مساوی را هم برای احزاب سیاسی وهم کاندیدان مستقل به میان بیاورد، پشتیبانی میکنیم.
ما همچنان از اصل انتخابی بودن والی ها و ولسوال ها و اعطای صلاحیت های بشتر به شورا های ولایتی حمایت مینماییم. والی ها و شورا های ولایتی منتخب مردم باید از صلاحیت هایی چون طرح بودیجه ولایتی و پروژه های انکشافی، افزایش سطح عواید در ولایات، نظارت بر فعالیت پولیس و سکتور خدمات صحی و تعلیم و تر بیه برخوردار باشند.
احمد ضیا مسعود، رییس جبهه ملی افغانستان
جنرال عبدالرشید دوستم، رهبر و بنیانگزار جنبش ملی اسلامی افغانستان
حاجی محمد محقق، رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان
امرالله صالح، رییس پیشین امنیت ملی افغانستان


دانا روراباکر، رییس هییت کانگرس ایالات متحده امریکا
لوریتا سانچس، عضو کانگره ایالات متحده آمریکا
لویی گومرت، عضو کانگره ایالات متحده آمریکا
ستیف کنگ، عضو کانگره ایالات متحده آمریکا

No comments:

Post a Comment