Monday 7 January 2013

چالش‌های فراروی امضای توافق‌نامة امنیتی با امریکا

چالش‌های فراروی امضای توافق‌نامة امنیتی با امریکا

احمد عمران
رییس‌جمهوری در رأس هیاتی از مقام‌های کشور به امریکا رفته است تا در مورد توافق‌نامة امنیتی میان دو کشور گفت‌وگو کند. این سفر چیزی نیست که به خواستة آقای کرزی انجام شود. پیش از این، برخی آگاهان و منابع در ریاست‌جمهوری، از تیره‌گیِ مناسبات میان کابل و واشنگتن خبر داده بودند و به همین دلیل، زلمی خلیل‌زاد سفیر پیشین امریکا در افغانستان به کابل آمد و ضمن کارهای دیگر، زمینة سفر آقای کرزی به امریکا را نیز فراهم کرد. هنوز مشخص نیست که دو طرف در چه مواردی از توافق‌نامة امنیتی با هم اختلاف داشته‌اند؛ ولی به ظن قوی، امتیازگیری یکی از این موارد می‌تواند باشد.
آقای کرزی روزهای دشوار حکومت‌داریِ خود را سپری می‌کند. او به شکل بی‌سابقه‌یی در گندابِ ندانم‌کاری‌های خود فرو رفته و آیندة تاریکی را در برابر خویش می‌بیند؛ آینده‌یی که ممکن است در سال ۲۰۱۴ با برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری رقم بخورد. به همین دلیل، آقای کرزی فکر می‌کند که باید علاج واقعه را قبل از وقوع کرد.
در توافق‌نامة امنیتی، موضوع پایگاه‌های نظامی، شمار سربازانی که پس از سال ۲۰۱۴ در افغانستان باقی می‌مانند و تجهیز نیروهای کشور مطرح است. گویا آقای کرزی با برخی از این موارد مشکل دارد و می‌خواهد در ازای برخی ضمانت‌ها، به امضای توافق‌نامة امنیتی دست ببرد.
از جانب دیگر، حساسیت‌های منطقه‌یی نیز در امضای این توافق‌نامه تأثیرات خود را دارد. چین و روسیه هرچند به گونة رسمی واکنش منفی به امضای توافق‌نامة امنیتی نشان نداده‌اند، ولی مشخص است که این دو کشور قدرتمندِ منطقه نسبت به حضور و ایجاد پایگاه‌های نظامی امریکا در افغانستان نگرانی‌هایی دارند. روسیه در ماه‌های اخیر به گونة فعال، از سیاست‌های امریکا در منطقه و افغانستان انتقاد کرده و ده سال حضور نیروهای ناتو در کشور را به طور غیرمستقیم ناکام توصیف کرده است. روسیه ضمناً نگران گرایش افغانستان به سمت بنیادگرایی مذهبی است که عمدتاً به وسیلة گروه‌هایی مثل طالبان و حزب اسلامی می‌تواند تحقق پیدا کند؛ چیزی که عملاً می‌تواند به تهدید بالفعل روسیه و کشورهای تحت حمایتش تبدیل شود. به همین دلیل، روسیه نه می‌تواند واکنش تند به حضور رقیب اصلیِ خود یعنی امریکا در منطقه نشان دهد و نه می‌تواند حضور بی‌حدوحصرِ آن را تحمل کند.
روسیه بیشتر در پی تأمین منافع خود در منطقه است که در حضور سربازان امریکایی نمی‌تواند به نتیجه برسد. چین نیز به عنوان حامی روسیه نگرانی‌های مشابه دارد. هرچند که در برخی مسایل می‌تواند فرق‌هایی نیز داشته باشد. چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان عمدتاً به منافع اقتصادی خود در منطقه فکر می‌کند، ولی از حضور دوامدار امریکا نیز چندان راضی به نظر نمی‌رسد. بخش دیگر این معادله پاکستان می‌تواند شمرده شود. کشوری که معلوم نیست در کدام جبهه قرار دارد. این کشور بدون شک نسبت به امضای توافق‌نامة امنیتی با امریکا خرسند به نظر نمی‌رسد و به همین دلیل گروه‌های شورشی به محض سفر رییس‌جمهور کرزی و حتا پیش از آن، واکنش تندی به امضای این توافق‌نامه نشان دادند. طالبان گفته است که امضای توافق‌نامة امنیتی با امریکا، به معنای گسترش موج ناامنی‌ها در کشور خواهد بود و پیش از آن حزب اسلامی حکمتیار هشدار داده بود که تا بیرون شدن کامل نیروهای خارجی از افغانستان، به کشتن این نیروها ادامه می‌دهد.
امضای توافق‌نامة امنیتی با امریکا بدون شک حضور پایگاه‌ها و سربازان امریکایی در کشور را ضمانت می‌کند و امریکا به کم‌تر از این به هیچ‌وجه راضی نخواهد شد. پس اگر گروه‌های شورشی بر سر هشدارهای خود هم‌چنان باقی بمانند، می‌توان از حالا حدس زد که اوضاع امنیتی کشور در ماه‌های آینده بدتر از حالا خواهد بود؛ موضوعی که از چشم مقام‌های امنیتی نیز به دور نمانده و این مقام‌ها به صراحت اعتراف کرده‌اند که سال‌های آینده برای افغانستان سال‌های دشواری خواهد بود.
اکنون مهم این است که آقای کرزی با چه طرح و آجندایی وارد واشنگتن شده است. او ناچار است که حساسیت‌های طرف‌های مختلف را در نظر داشته باشد؛ چرا که در طول سال‌های زمام‌داری‌اش همواره در حال زدوبندهای سیاسی با کشورها و گروه‌های مختلف بوده است. او گاهی در این سیاست‌بازی‌ها، رعایت حال پاکستانی‌ها را کرده و گاهی هم رعایت حال دیگر کشورهای منطقه و حتا شورشیانی را که عملاً در جنگ افغانستان شریک‌اند.
البته در این میان از مواضع ایران به عنوان کشوری که با حضور امریکایی‌ها در افغانستان به‌شدت مخالف است، نباید غافل شد. این کشور به هرحال حضور سربازان و ایجاد پایگاه های امریکا را برای خود به عنوان تهدید تلقی می کند و نمی تواند نسبت به این مساله بی تفاوت باشد. ایران حتا جنگ فعلی در افغانستان را ناشی از حضور سربازان ناتو می‌داند و به این باور است که هر زمانی این نیروها منطقه را ترک کنند، افغانستان می‌تواند نسبت به آیندة خود بهتر و مستقلانه‌تر بیاندیشد. آقای کرزی ضمن این‌که از چنین حساسیت‌هایی نمی‌تواند در قبال مسایل ملی کشور به دلیل زدوبندهای سیاسیِ خود غفلت ورزد، نگران آیندة خود و نزدیکانِ خود نیز هست. به هر حال، او دیگر در سال ۲۰۱۴ اگر اتفاق خاصی رخ ندهد، در صحنة سیاسی کشور نخواهد بود؛ ولی گذشتة سیاسی هم‌چنان به عنوان یک بختک در برابرش قرار خواهد داشت. او می‌داند که در سال‌های حکومت‌داریِ خود اشتباه‌های زیادی مرتکب شده که باید در برابر تاریخ و آینده نسبت به آن‌ها پاسخ‌گو باشد
.

No comments:

Post a Comment