تاريخچه تروريسم از قرن هجدهم تا امروز؛آدمكشي به شيوه نوين
...........
روزي نيست كه كلمه ترور را در روزنامه ها نبينيم يا در رسانه هاي تصويري ، خبري از آن پخش نشود. ديگر ذهنمان به اين واژه عادت كرده و شايد براحتي و بي توجه از كنار آن بگذريم ...اما بايد مفهوم اين واژه كه در دنياي امروزين يكي از معضلات جامعه بشري است ، بخوبي تبيين شود.
تروريسم از ريشه گ كگ گ ظخ به معناي ترس و وحشت گرفته شده است . تروريسم به رفتار و اعمال فرد يا گروهي اطلاق مي شود كه از راه ايجاد ترس و وحشت و به كار بستن زور مي خواهند به هدف هاي سياسي خود برسند البته امروزه كارهاي خشونت آميز و غيرقانوني حكومت ها براي سركوبي مخالفان خود و ترساندن آنان نيز در رديف تروريسم قرار دارد كه از آن به عنوان تروريسم دولتي ياد مي شود كه امروز بهترين نمونه تروريسم دولتي و حامي تروريسم ، دولت اسراييل است . از جمله افرادي كه از ترور به عنوان يك عمل سياسي موثر نام مي برد، لنين است . وي در كتاب دولت و انقلاب پس از بررسي راه هاي مختلف نابودي دستگاه دولت در نظام سرمايه داري ، نتيجه مي گيرد كه بهترين شيوه در هم شكستن سلطه دولت هاي سرمايه داري ، استفاده از ابزارهاي نظامي و راه هاي تروريستي است . در واقع لنين را مي توان بنيانگذار تروريسم بين المللي جديد دانست . از گروه هايي كه براي رسيدن به اهداف خود، از شيوه هاي ترور و كشتار مخالفين استفاده مي كردند، مي توان گروه هاي آنارشيستي را نام برد.
در بررسي انقلاب فرانسه ، از مه 1793 تا ژوييه 1794 را دوره حكومت ترور مي خوانند، زيرا در اين دوره هزاران تن را با گيوتين گردن زدند.
گفتيم كه تروريسم دولتي نيز امروزه سربرآورده است . در تعريف «تروريسم دولتي » عده يي معتقدند كه تروريسم بين المللي از مشكلات مهم امروزي است كه تحت هدايت دولت يا دولت هايي برضد كشورهاي ديگر با همكاري گروه هاي مختلف به وقوع مي پيوندد و غالباص با حملات به اتباع خارجي يا اموال آنها در سرزمين و كشور خود يا جاي ديگر نيز توسعه مي يابد.
اصولاص تروريسم بين المللي يك پديده متفرق زاييده ركود اجتماعي نيست ، بلكه ريشه در نيات و اهداف سياسي كشورهاي توسعه طلب و گروه هايي كه از آن بهره مي برند دارد. در سال 1927 تروريسم اين گونه تعريف شد: تلاش ها با هدف ايجاد تحولات در حكومت ، اخلال در ارايه خدمات عمومي ، مسموم ساختن روابط بين الملل ، قتل روساي دول يا نمايندگان حكومت ها، تخريب اموال عمومي و تحريك بيماري هاي واگيردار. اگر بخواهيم تروريسم دولتي را در عرصه بين المللي مختصراص بررسي كنيم بهترين نمونه اسراييل است . امروزه ديگر ترديدي وجود ندارد كه شناختن صهيونيسم جهاني و رمز پايداري آن ، بدون شناختن گروه هاي تروريستي حمايتگر و تاثيرگذار برآن امكان پذير نيست . فاصله چنداني بين تشكيل اولين كنگره صهيونيسم جهاني توسط تئودور هرتزل در سال 1897 و متولد شدن اولين گروه تروريستي وجود ندارد. هرتزل در پايان آن كنگره اعلام كرد كه من حكومت يهود را پايه ريزي كردم . در اين راه مي بايد اولين مانع عمده را از ميان برمي داشتند و آن چيزي جز غيريهوديان ساكن در فلسطين نبود و براي تحقق اين امر نيز به سازمان هايي متعصب و ملي گرا كه در راه اسراييل حاضر باشند به هركاري حتي ترور و قتل دست بزنند ن
ياز داشتند.
يكي از اين سازمان ها، سازمان «تجديدنظر طلبان صهيونيست » بود كه آن را ولاديمير ژبوتينسكي پايه گذاري كرد. اين سازمان انشعابي از صهيونيسم را مي توان مادر همه سازمان ها و گروه هاي تروريستي صهيونيست در اسراييل دانست . بعد از شكل گيري اين سازمان بود كه گروه هايي همچون هاگانا، اشترن و ايرگون به وجود آمدند. روند استفاده از خشونت در رسيدن به هدف با گذشت زمان نه تنها كندتر نشده بلكه بردامنه آن نيز افزوده شده است . اين سازمان ها هدف خود را دفاع از يهوديان عنوان مي كردند ولي در واقع هدف آنها چيزي جز دستيابي به مقاصد صهيونيسم نبود. زماني كه ژبوتينسكي گروه تروريستي هاگانا را به وجود آورد اهداف خود را پنهان نكرد و علناص به آموزش نيروهايي پرداخت كه بعدها منافع انگليسي ها را نيز به خطر انداخت . در حال حاضر نيز تروريسم دولتي هرگز پنهان نمي شود.
سابقاص مي گفتند هدف تروريست ها اين است كه توجه مردم را جلب كنند، نه اينكه آنها را هلاك كنند، اما ظاهراص جانيان جديد، فقط در پي نابودي هستند. تروريسم قديمي مي خواست تحولي ، حتي به غلط در جهان ايجاد كند، اما تروريسم نو جهان را اصلاح ناپذير مي داند. به قول بروس هافمن ، كارشناس خشونت هاي سياسي ، ترورهاي اخير اهداف نامشخا عقيدتي و نظامي را دنبال مي كنند. تروريست هاي جديد سعي مي كنند برمبناي تئوري توطئه با ابزار احساسات ضد دولتي مردم را به سوي خود جلب كنند.
در سال 1995 تروريسم نو با استفاده از سلاح هاي كشتار جمعي نمونه يي از عملكرد خود را نمايان ساخت . در ماه مارس آن سال اعضاي يك فرقه تروريستي با پخش گاز اعصاب سارين در مترو توكيو، دوازده كشته و چندين هزار مجروح برجاي گذاشتند. اين حمله به طرز ناشيانه يي صورت گرفته بود.
هافمن كه دستيار مدير مركز تحقيق درباره تروريسم در دانشگاه سنت اندروز اسكاتلند است معتقد است كه شبه نظاميان راستگراي افراطي امريكا، فرقه هاي كهنه پرست ژاپن و... همه در پي نوعي تعصب ارضا ناپذير هستند كه جز انتقام و نابودي ، برنامه ديگري در دستور كار خود ندارند.
تروريسم قديمي غالباص مدعي بود كه خواهان سرنگوني قدرت استعماري يا نظام هاي سلطه گر است و مي كوشد با اعلاميه هاي بلند بالا توجه همگان را به سوي اين اهداف جلب كند. عاملان تروريسم قديمي ، شبكه هاي سري سازمان يافته يي بودند كه اغلب تحت حمايت دولت هاي تندرو و استعماري قرار داشتند، چنين دولت هايي مبارزه مسلحانه را بخشي از سياست خارجي مي دانستند و تلاشي براي مخفي كردن اين عقيده خود نشان نمي دادند. تروريست هاي قديمي با اينكه از بمب گذاري يا هواپيما ربايي ابايي نداشتند، براي اعمال وحشيانه خود حد و حدودي قايل بودند، چون مي خواستند از لحاظ سياسي مشروعيت پيدا كنند. كشتن تعداد زيادي بي گناه باعث مي شود آنها حاميان عادي خود را از دست بدهند.
تروريسم نو برخلاف تروريسم قديمي ، فاقد دستور كار مشخصي است و عاملان آن براي رسيدن به قدرت برنامه واقع گرايانه يي ندارند. تقريباص در تمامي جنگ هاي داخلي و قومي جهان از گونه هاي مختلف ترور قديمي از جمله بمب گذاري در اتومبيل ، قتل عام و آدم ربايي استفاده شده است . در اين زمان هم كه در سال 2013 ميلادي بسر مي بريم در گوشه و كنار جهان حملات تروريستي در صدر اخبار شبكه هاي خبررساني است . وقايع تروريستي در عراق ، افغانستان ، بمب گذاري در لندن ، ترور مسعود بزرگ استاد رباني، ترور شيخ آل ياسين و نمونه هاي بسياري ديگر از نمودهاي واضح تروريسم و وحشت در جهان هستند.
رضا شجاعيان
روزنامه اعتماد، شماره 1169 به تاريخSee More
...........
روزي نيست كه كلمه ترور را در روزنامه ها نبينيم يا در رسانه هاي تصويري ، خبري از آن پخش نشود. ديگر ذهنمان به اين واژه عادت كرده و شايد براحتي و بي توجه از كنار آن بگذريم ...اما بايد مفهوم اين واژه كه در دنياي امروزين يكي از معضلات جامعه بشري است ، بخوبي تبيين شود.
تروريسم از ريشه گ كگ گ ظخ به معناي ترس و وحشت گرفته شده است . تروريسم به رفتار و اعمال فرد يا گروهي اطلاق مي شود كه از راه ايجاد ترس و وحشت و به كار بستن زور مي خواهند به هدف هاي سياسي خود برسند البته امروزه كارهاي خشونت آميز و غيرقانوني حكومت ها براي سركوبي مخالفان خود و ترساندن آنان نيز در رديف تروريسم قرار دارد كه از آن به عنوان تروريسم دولتي ياد مي شود كه امروز بهترين نمونه تروريسم دولتي و حامي تروريسم ، دولت اسراييل است . از جمله افرادي كه از ترور به عنوان يك عمل سياسي موثر نام مي برد، لنين است . وي در كتاب دولت و انقلاب پس از بررسي راه هاي مختلف نابودي دستگاه دولت در نظام سرمايه داري ، نتيجه مي گيرد كه بهترين شيوه در هم شكستن سلطه دولت هاي سرمايه داري ، استفاده از ابزارهاي نظامي و راه هاي تروريستي است . در واقع لنين را مي توان بنيانگذار تروريسم بين المللي جديد دانست . از گروه هايي كه براي رسيدن به اهداف خود، از شيوه هاي ترور و كشتار مخالفين استفاده مي كردند، مي توان گروه هاي آنارشيستي را نام برد.
در بررسي انقلاب فرانسه ، از مه 1793 تا ژوييه 1794 را دوره حكومت ترور مي خوانند، زيرا در اين دوره هزاران تن را با گيوتين گردن زدند.
گفتيم كه تروريسم دولتي نيز امروزه سربرآورده است . در تعريف «تروريسم دولتي » عده يي معتقدند كه تروريسم بين المللي از مشكلات مهم امروزي است كه تحت هدايت دولت يا دولت هايي برضد كشورهاي ديگر با همكاري گروه هاي مختلف به وقوع مي پيوندد و غالباص با حملات به اتباع خارجي يا اموال آنها در سرزمين و كشور خود يا جاي ديگر نيز توسعه مي يابد.
اصولاص تروريسم بين المللي يك پديده متفرق زاييده ركود اجتماعي نيست ، بلكه ريشه در نيات و اهداف سياسي كشورهاي توسعه طلب و گروه هايي كه از آن بهره مي برند دارد. در سال 1927 تروريسم اين گونه تعريف شد: تلاش ها با هدف ايجاد تحولات در حكومت ، اخلال در ارايه خدمات عمومي ، مسموم ساختن روابط بين الملل ، قتل روساي دول يا نمايندگان حكومت ها، تخريب اموال عمومي و تحريك بيماري هاي واگيردار. اگر بخواهيم تروريسم دولتي را در عرصه بين المللي مختصراص بررسي كنيم بهترين نمونه اسراييل است . امروزه ديگر ترديدي وجود ندارد كه شناختن صهيونيسم جهاني و رمز پايداري آن ، بدون شناختن گروه هاي تروريستي حمايتگر و تاثيرگذار برآن امكان پذير نيست . فاصله چنداني بين تشكيل اولين كنگره صهيونيسم جهاني توسط تئودور هرتزل در سال 1897 و متولد شدن اولين گروه تروريستي وجود ندارد. هرتزل در پايان آن كنگره اعلام كرد كه من حكومت يهود را پايه ريزي كردم . در اين راه مي بايد اولين مانع عمده را از ميان برمي داشتند و آن چيزي جز غيريهوديان ساكن در فلسطين نبود و براي تحقق اين امر نيز به سازمان هايي متعصب و ملي گرا كه در راه اسراييل حاضر باشند به هركاري حتي ترور و قتل دست بزنند ن
ياز داشتند.
يكي از اين سازمان ها، سازمان «تجديدنظر طلبان صهيونيست » بود كه آن را ولاديمير ژبوتينسكي پايه گذاري كرد. اين سازمان انشعابي از صهيونيسم را مي توان مادر همه سازمان ها و گروه هاي تروريستي صهيونيست در اسراييل دانست . بعد از شكل گيري اين سازمان بود كه گروه هايي همچون هاگانا، اشترن و ايرگون به وجود آمدند. روند استفاده از خشونت در رسيدن به هدف با گذشت زمان نه تنها كندتر نشده بلكه بردامنه آن نيز افزوده شده است . اين سازمان ها هدف خود را دفاع از يهوديان عنوان مي كردند ولي در واقع هدف آنها چيزي جز دستيابي به مقاصد صهيونيسم نبود. زماني كه ژبوتينسكي گروه تروريستي هاگانا را به وجود آورد اهداف خود را پنهان نكرد و علناص به آموزش نيروهايي پرداخت كه بعدها منافع انگليسي ها را نيز به خطر انداخت . در حال حاضر نيز تروريسم دولتي هرگز پنهان نمي شود.
سابقاص مي گفتند هدف تروريست ها اين است كه توجه مردم را جلب كنند، نه اينكه آنها را هلاك كنند، اما ظاهراص جانيان جديد، فقط در پي نابودي هستند. تروريسم قديمي مي خواست تحولي ، حتي به غلط در جهان ايجاد كند، اما تروريسم نو جهان را اصلاح ناپذير مي داند. به قول بروس هافمن ، كارشناس خشونت هاي سياسي ، ترورهاي اخير اهداف نامشخا عقيدتي و نظامي را دنبال مي كنند. تروريست هاي جديد سعي مي كنند برمبناي تئوري توطئه با ابزار احساسات ضد دولتي مردم را به سوي خود جلب كنند.
در سال 1995 تروريسم نو با استفاده از سلاح هاي كشتار جمعي نمونه يي از عملكرد خود را نمايان ساخت . در ماه مارس آن سال اعضاي يك فرقه تروريستي با پخش گاز اعصاب سارين در مترو توكيو، دوازده كشته و چندين هزار مجروح برجاي گذاشتند. اين حمله به طرز ناشيانه يي صورت گرفته بود.
هافمن كه دستيار مدير مركز تحقيق درباره تروريسم در دانشگاه سنت اندروز اسكاتلند است معتقد است كه شبه نظاميان راستگراي افراطي امريكا، فرقه هاي كهنه پرست ژاپن و... همه در پي نوعي تعصب ارضا ناپذير هستند كه جز انتقام و نابودي ، برنامه ديگري در دستور كار خود ندارند.
تروريسم قديمي غالباص مدعي بود كه خواهان سرنگوني قدرت استعماري يا نظام هاي سلطه گر است و مي كوشد با اعلاميه هاي بلند بالا توجه همگان را به سوي اين اهداف جلب كند. عاملان تروريسم قديمي ، شبكه هاي سري سازمان يافته يي بودند كه اغلب تحت حمايت دولت هاي تندرو و استعماري قرار داشتند، چنين دولت هايي مبارزه مسلحانه را بخشي از سياست خارجي مي دانستند و تلاشي براي مخفي كردن اين عقيده خود نشان نمي دادند. تروريست هاي قديمي با اينكه از بمب گذاري يا هواپيما ربايي ابايي نداشتند، براي اعمال وحشيانه خود حد و حدودي قايل بودند، چون مي خواستند از لحاظ سياسي مشروعيت پيدا كنند. كشتن تعداد زيادي بي گناه باعث مي شود آنها حاميان عادي خود را از دست بدهند.
تروريسم نو برخلاف تروريسم قديمي ، فاقد دستور كار مشخصي است و عاملان آن براي رسيدن به قدرت برنامه واقع گرايانه يي ندارند. تقريباص در تمامي جنگ هاي داخلي و قومي جهان از گونه هاي مختلف ترور قديمي از جمله بمب گذاري در اتومبيل ، قتل عام و آدم ربايي استفاده شده است . در اين زمان هم كه در سال 2013 ميلادي بسر مي بريم در گوشه و كنار جهان حملات تروريستي در صدر اخبار شبكه هاي خبررساني است . وقايع تروريستي در عراق ، افغانستان ، بمب گذاري در لندن ، ترور مسعود بزرگ استاد رباني، ترور شيخ آل ياسين و نمونه هاي بسياري ديگر از نمودهاي واضح تروريسم و وحشت در جهان هستند.
رضا شجاعيان
روزنامه اعتماد، شماره 1169 به تاريخSee More
No comments:
Post a Comment