سفیر پاکستان، در کابل خطاب به ایالات متحده گفته است که از شوروی عبرت بگیرید و با شبه نظامیان طالب ستیزه نکنید. او گفته است که با آن‌که دولت افغانستان از دو سال بدین‌سو با روند گفت‌وگوهای صلح را راه انداخته است، اما هنوز هم گروه‌ها و افراد مهمی ‌وجود دارند که با مذاکرات صلح مخالف اند و این موضوع گفت‌و گوهای صلح را با بن‌بست مواجه ساخته است.
او هم‌چنان بیان کرده که ما تلاش داریم تا تمام مخالفان دولت افغانستان را به گفت‌وگو تشویق کنیم، اما کشتار رهبران این گروه‌ها باعث می‌شود که مشکل خلق گردد. او از شوروی سابق مثال داده است که به رغم کشتار دو ملیون انسان، مخالفانش تضعیف نشد و او چنین تجربه‌یی را در مورد ایالات متحده و مخالفان مسلح افغانستان نیز صادق دانسته است.

حرف سفیر پاکستان چیز جدیدی نیست. از روزی که گفت‌وگوهای صلح به راه انداخته شده است، پاکستان لفظاً چنین موقفی داشته، اما هیچ‌گاهی به آن عمل نکرده است. اکنون در افغانستان، یکی از باورهای عمومی دربارۀ پاکستان ‌این است که سازمان استخباراتی پاکستان، همه کارۀ گروه‌های تندرو در منطقه است. اگر پاکستان ارادۀ واقعی داشته باشد، جنگ در افغانستان تمام است. اما مساله این است که پاکستان هیچ وقت در گفته‌هایش صادق نیست. بنابراین، حرف‌های سفیر پاکستان عملی را در پی نخواهد داشت. آن چیزی که این‌بار در گفته‌های مقامات پاکستانی دیده می‌شود، نوعی هشدار است که ما را بر این گمان می‌اندازد؛ پاکستان بیشتر از آن‌چه را که تا کنون دریافته از ایالات متحده مطالبه دارد و همۀ این حرف‌ها بر دور همین باج‌گیری می‌چرخد.

این باج‌گیری از آن‌جا روشن است که سفیر پاکستان، مخالفان مسلح را به عنوان گروه‌های ذیحق مطرح می‌سازد و ایالات متحده را هشدار می‌دهد که باید با آن گفت‌وگو کند، نه این که رهبران آنان را بکشد.

بحث ما این است که در چنین یک معامله‌یی، یک‌طرف پاکستان است و یک طرف ایالات متحده، مردم افغانستان به هیچ‌وجه در این معامله شامل نیستند. حتا سفیر پاکستان به صراحت می‌گوید که هنوز گروه‌هایی وجود دارند که با مذاکرات صلح، برخی از افراد مهم و گروه‌های مطرح مخالف اند. این موضوع حقیقت دارد، چرا که ما هم می‌گوییم که مذاکره با مردم و نماینده‌گان آنان صورت بگیرد. نه این‌که میان ایالات متحده و پاکستان، و دولت افغانستان هم نقش کتلست را در این میانه داشته باشد.

ما اگر مخالف با روند فعلی گفت‌وگوهای صلح هستیم، برای این است که چنین ابهاماتی در مساله وجود دارد و الا امر صلح یک امر خیر است.

روی همین موضوع در پارلمان کشور هم بحث صورت گرفته، طوری که نماینده‌گان مردم گفته اند، شورای عالی صلح تنها مسوول به جا آوردن شرط و شرایط پاکستان است و پاکستان هم از این وضعیت استفاده کرده و خواسته‌هایش را از طریق حکومت افغانستان و شورای عالی صلح، بر ایالات متحده تطبیق می‌کند. دقیقاً اکثریت مردم افغانستان چنین برداشتی را داشته و با روند کنونی گفت‌وگوهای صلح موافق نیستند.

در حال حاضر که شورای عالی صلح به پاکستان سفری دارد و در نظر دارد با رهبران طالبان در این خصوص مذاکره کنند، اما نتیجۀ این مذاکرات از همین اکنون روشن است که به مسیر درستی نخواهد انجامید و جز اتلاف وقت و امتیاز قایل شدن به پاکستان چیز دیگری نخواهد داشت.

به نظر می‌رسد که سفیر پاکستان با ابراز چنین صحبت‌هایی می‌خواهد تا ماشین جنگ علیه طالبان را متوقف سازد، این‌که طالبان در این مذاکرات خواسته‌های معینی از دولت افغانستان دارند، منفعت پاکستان را هم شامل می‌شود. در صورتی که نتیجۀ مثبتی به دست نیاید، طالبان وقت کافی برای تجدید قوا ذخیره کرده‌اند و پاکستان هم یک امتیاز برای نشان دادن تلاش‌هایش در ایجاد صلح، کسب کرده است. افزون بر آن، امتیازهای دیگر نزد ایالات متحده هم دارد که بسته‌گی به پیش‌رفت گفت‌وگوهای صلح است.

از این‌رو، دریافت ما این است که ادامۀ این مذاکرات تنها و تنها برای پاکستان سود خواهد داشت و حکومت افغانستان تنها بازیچۀ میدان و مردم نیز بازندۀ اصلی اند. این بازی هر قدر پیش برود به همان اندازه پیچیده و به همان قدر زیان بیشتری برای مردم خواهد داشت.