Sunday 22 July 2012

چین، پاکستان را در قبال افغانستان رام می کند

مطمئنا دولتمردان افغانستان تحمل شنیدن اینکه در زیر خاکهای کشور بیش از یک هزار میلیارد دالر مواد آلی و معدنی نهفته است را ندارند و سرازیر شدن این ثروت عظیم ملی به گردونه مالی کشور، فساد مالی و اداری موجود را هزار برابر بیشتر خواهد کرد
تاریخ انتشار: ۲۳:۲۵ ۱۳۹۱/۴/۳۱
کد خبر: 38896
منبع:
نسخه چاپی


به گزارش بخش سیاسی شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، با اعلام رسمی نتایج بررسی های زمین شناسی دولت امریکا به سرپرستی پنتاگون، تخمین های پیشین درباره منابع زیرزمین در افغانستان به کلی دستخوش تغییر شد.

این ارزیابی ها ارزش این منابع را به بیش از یک هزار میلیارد دالر رساند، که فقط مربوط به کشف ذخایر لیتیم، مس، رگه های آهن، طلا، و نیوبیوم می شود. رقمی که شاید به ذهن بسیاری از اقتصاد دانان و فعالان عرصه صنعت و معدن افغانستان هم نمی رسید.

جدای از بحث بر سرِ ارزش منابع زیرزمینی افغانستان، آنچه قابل تامل است، امکان رساندن درآمد ناخالص ملی کشور در ردیف کشورهایی همچون برزیل و ترکیه در سالهای آینده می باشد. در حال حاضر درآمد ناخالص ملی کشور ما حدود 12 میلیارد دالر است که بیش از نود فیصد آن توسط کمکهای خارجی تامین می شود.

هرچند امکان گرداندن چرخهای اقتصادی با بهره برداری از این معادن دورنمای لذت بخشی دارد، اما در عین حال می تواند هراس آفرین نیز باشد. مطمئنا دولتمردان افغانستان تحمل شنیدن اینکه در زیر خاکهای کشور بیش از یک هزار میلیارد دالر مواد آلی و معدنی نهفته است را ندارند و سرازیر شدن این ثروت عظیم ملی به گردونه مالی کشور، فساد مالی و اداری موجود را هزار برابر بیشتر خواهد کرد.

این گزارش افغانستان را به عنوان بزرگترین منبع لیتیم جهان جلوتر از بولیوی قرار می دهد. لیتیم مهمترین مواد ساخت باطری های قابل شارژ است که در تلفن‌های همراه، کامپیوترهای دستی و ماشین های برقی کاربرد دارد. ماده ای که بسیاری از کارشناسان آن را «نفت عصر آینده» می نامند.

در این رهگذر، نگاه چین به کشور ما نیز خالی از تامل نیست. دعوت از دولت کرزی به نشست اخیر سازمان همکاری های شانگهای و اهدای عضویت ناظر به
افغانستان، خود گویای تمرکز چین و روسیه به عنوان دو عضو کلیدی برای ارتقای همکاری های اقتصادی با کشور ماست.

افغانستان برای چین، یک انتخاب استراتژیک است. به همین علت حل معضلاتی که می تواند در آینده زمینه کاهش همکاری های اقتصادی دو طرف را بوجود آورد را در اولویت قرار داده است. از این رو چینی ها برای تضمین حضور بلند مدت خود در افغانستان تلاش دارد، با مهار پاکستان زمینه ی گسترش امنیت را در کشور ما مهیا سازند.

در همین راستا، چین سعی در آوردن شرکای پاکستانی در پروژه های صنعتی افغانستان را دارد. بدین طریق که تعریف جدید از نقش اقتصادی افغانستان در منطقه و جلب حمایت چین، خود به خود انگیزه موثری برای پاکستان در امر تامین امنیت افغانستان و مشارکت در پروژه های مشترک تبدیل خواهد شد.



با عنایت به نبود امنیت در اکثر ولایت کشور، چین سعی دارد با بستن قراردادهای سرمایه گذاری مشترک که حداقل یکی از شرکای آن از میان همسایگان افغانستان باشد، در ابتدا اطمینان افغانستان را جلب و از سوی دیگر این حرکت را زمینه ساز استقرار صلح و ایجاد شرایط لازم برای مشارکت مستقیم همسایگان افغانستان بنمایند.

بنا به گفته کارشناسان مسائل اقتصادی، امروزه چین نیاز مبرم به انرژی دارد. این کشور در سال 1993 با وجود آنکه در ردیف پنجمین تولید کنندگان نفت جهان قرار داشت به صف واردکنندگان این محصول پیوست زیرا تضمین تداوم جریان صنعتی شدن آن، به مثابه انتخاب استراتژیک اوست.

بر مبنای آمارها از سال 1993 تا 2003، مصرف نفت چین 90 درصد رشد داشته است، در حالی که تولید داخلی در همین مقطع کمتر از 15 درصد رشد یافته است. شکاف رو به گسترش میان تولید داخلی و مصرف نفت، بی‌شک چین را به گونه‌ای روزافزون به نفت وارداتی وابسته خواهد کرد. نیاز چین به نفت وارداتی، در سال 2012 به رقم 5.22 میلیون بشکه در روز رسیده است. با عنایت به مطالب گفته شده، حضور شرکت های چینی در پروژه های کشف و استخراج نفت در افغانستان معنادار خواهد بود. زیرا کارشناسان بر این باور هستند که افغانستان دارای 1.6 میلیارد بشکه نفت خام، 16 تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی و 500 میلیون بشکه گاز مایع می باشد.

مشکلاتی که در سال های اخیر در مسیر انتقال انرژی به چین پیش آمد، این کشور را به تمرکز بر انتقال انرژی از مسیر خشکی وادار ساخته است. لذا چین در حال حاضر تلاش می کند در شرایطی که افغانستان توان مدیریت سالم بر منابع زیر زمینی خویش را ندارد و در عین حال نیاز مبرم به جذب سرمایه گذاریهای خارجی دارد، در کنار حساسیت شرکتهای غربی، پاکستان را نیز با خود همراه سازد تا لااقل از بابت تامین امنیت مشکلی نداشته باشد.

این پروژه از یکسو، باعث افزایش درآمد دولت افغانستان می شود و از همه مهمتر اشتغال زائی بسیاری برای باشندگان ولایات مختلف به همراه خواهد داشت. در مقابل چین نیز می تواند مسیر مستمر انتقال انرژی به خاک خویش را تضمین کند.

البته مشروط بر اینکه غربیها بگذارند و برخی دولتمردان فاسد افغانستان با زد و بندهای سیاسی خود، در این راستا مانع تراشی ننمایند تا به پول و درآمد بیشتری دست یابند.

No comments:

Post a Comment