پنجشنبه گذشته رييس‌جمهور در دیدار با شماري از اعضای جرگة نام نهاد صلح جوانان افغانستان در ارگ ریاست‌جمهوری گروه‌های جهادی را عامل ويراني كابل قلم‌داد كرد. وي از جمعیت اسلامی، حزب اسلامی و جنبش ملی اسلامی به عنوان خراب كننده‌گان كابل ياد كرد و حتا آنان را دليلي بر به ميان آمدن گروه طالبان خواند. گروهي آقاي كرزي به عنوان يك عضو آن كار كرده است.اما اين اظهارات جاي برخي واگويه ها دارد. آقاي كرزي از چندي بدين‌سو به با تقليد كور از انتقال قدرت و بازي‌هاي پسين سياسي روسيه مي‌خواهد از آن به عنوان يك رويكرد موفق در عرصة سياست نقش آفريني كند
و كسي را به رياست جمهور برساند كه سرمايه‌هاي كلان باد آوردة خود و اعضاي خانواده‌اش را حفط نموده به هزينه سازي ادامه دهد بنابراين به اظهار نظر هار ره گم كننده ذهنيت هارا به تحليل ميبرد.
حال آقاي كرزي چگونه جنگ‌هايي كه در دوران حكومت اسلامي مجاهدين در كابل شكل گرفت را فقط بر دوش گرو‌هاي جهادي حزب اسلامي و جمعيت اسلامي انداخته؛ بي آن كه برخورد صادقانه با آن داشته باشد. روايت از حكومتي كه شخص آقاي كرزي به عنوان معاون وزارت خارجه آن ايفاي وظيفه كرده‌است.
در حالي كه اگر دقيق به تاريخ نگاه كنيم در اتفاق هاي شومي كه در زمان حكومت مجاهدين در كابل صورت گرفته شخص آقاي كرزي و رهبر او دخيل و مقصر اصلي آن همه رويدادهاست.
مي شود خطاب به آقاي كرزي گفت كه شما كه به عنوان دستيار آقاي مجددي در دوران ممثلي حكومت او بوديد و براي نخستين بار تلاش كرده بوديد كه حكومت شش ماهه جناب صبغت الله مجددي را به گونه غير قانوني و از راه هاي نا مشروع به دونيم سال برسانيد.
و اين سبب اصلي فراهم آوري زمينه هاي جنگ هاي كابل بود و حتا به حكمتيار فرصت داد كه به هر شكل ممكن كابل را زير آماج راكت قرار دهد.
گذشته از آن آقاي كرزي فراموش نكند كه عامل جنگ‌هاي آن زمان در كابل پس از تشكيل نخستين دولت اسلامي، در نخستين قدم پاكستان بود كه عليه حكومت قانوني و مشروع مجاهدين به رهبري استاد رباني توطيه‌هايي را به راه انداخت و در نخستين قدم گلبدين حكمت يار را در برابر آن به حركت دراورد كه روايت رويدادهاي آن را مردم به گوشت و پوست حس كرده اند.
آقاي كرزي بايد بداند كه عامل ويراني كابل كسي بود كه در پست كلاني دولتي اميتاز مي‌گرفت؛ اما اطلاعات را در اختيار شبكة استخباراتي پاكستان ‌مي‌گذاشت؛ حتا راكت‌هاي كور آنان كه از طريق گروه حكمتيار به كابل شليك مي‌شد را كوردينه و هدايت مي كرد.
زماني كه مراكز نهايت مهم در كابل مورد هدف راكت گماشته‌گان پاكستان قرار گرفت، امنيت ملي آن زمان معين يكي از وزارت‌خانه‌هايي را به اتهام دست داشتن در آن حمله ها بازداشت كرد كه آقاي كرزي بيشتر از همه آن را مي‌شناسد و ما از روي جوانمردي اسمش را ذكر نمي‌كنيم.
جناب رييس حمهور! عامل ويراني كابل كسي بود كه به جرم اطلاع رساني به سازمان استخباراتي پاكستان و گماشته‌گان او توسط نيروهاي امنيتي بازداشت شد و حتا مورد لت و كوب هم قرار گرفته بود؛ اما نمي‌دانم كه آن زمان دو باره چگونه رها شد.
آقاي كرزي اگر جنگ‌هاي آن روز را شما در حد جنگ‌هاي داخلي معرفي مي‌كنيد حق داد؛ زيرا يك طرف غايله و ايجاد بحران جناب ايشان و رهبر معظم شان آقاي مجددي بودندكه با حركت‌ها وبرنامه‌هايي كه خود هم در آن نقش اساسي داشته ايد مسبب احوال بوده ايد؛ اما حالا مي‌خواهيد واقعيت ها را به گونه غلط آن نشان بدهيد و به اصطلاح گنا‌ه‌كار و بيگناه را همسان معرفي كنيد.
سخن جالب تر اينكه اگر جنگ هاي آن زمان دولت اسلامي در برابر توطيه گران و گماشته گان پاكستان جنگ داخلي بود، امروز در حكومت اين وضع چگونه است كه با چهل كشور خارجي نمي توانيد از پس طالبان كه به پاكستان ازتباط دارند، براييد. پس اين هم جنگ داخلي است.
جناب رييس جمهور فراموش كرده‌ است كه در دور نخست رياست‌جمهوري اش تمام محافظانش خارجي‌ها بودند و حالاهم در حمايت ايشان قرار دارد؛ اما حالا با بستن سنگ خارجي ستيزي به كمر، مي‌خواهد ملت را فريب بدهد اما همه عملكرد هايش براي خارجي ها و منافع آن هاست تا افغانستان.
گزين‌گويه معروف است كه همه چيز را مي‌توان از ديد مردم پنهان كرد ولي انديشه‌هاي ويرانگر را هرگز؛ زيرا هرگونه تلاش براي مخفي نگهداشتن خيال باطل صورت گيرد و در نهايت عقده‌ها مي‌تركد و پيوندها افشا مي‌شوند.
به هر صورت مردم آقاي كرزي را يك فرد روان‌پريش مي‌پندارندكه در يك دهه بر گرده‌هاي مردم ستمديده سنگيني كرد. گرايش چند جانبه وي بيش از بيش شهروندان و حتا حلقات نزديك به خودش را گيچ كرده است.